» گوناگون » مقالات » ایرادات فنی همیشگی استقلال خوزستان در این فصل چه بود؟
مقالات - ورزشی
کد خبر:57837 | ۲۳ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۲:۳۳

ایرادات فنی همیشگی استقلال خوزستان در این فصل چه بود؟

پرتو جنوب ۰

محسن بابادی – کارشناس ورزشی پرتو جنوب

 

مدیرعامل بومی و پیشین استقلال خوزستان جای خود را به بهنام ابوالقاسم پور داد.

خبری که چند روزی در فضای مجازی و رسانه ها دست به دست شد و عده ای موافق و برخی نیز مخالف این تغییر بودند. تا آنجایی که اطلاع دارم، کیوان بابادی زحمات خود را کشید و از آنچه در توان داشت، ذره ای کوتاهی نکرد. بالاخره در هر مجموعه ای، تغییر و تحول گاها ممکن است سبب ایجاد اتفاقات بهتری شود. اما ظاهرا عده ای معتقد بودند بایست به جای ابوالقاسم پور، یک مدیر بومی را بر سرکار می آوردند. عده کمی نیز با انتصاب وی موافق بودند.

در فوتبال روز دنیا که هیچ، حداقل در ایران مهم ترین چالش مدیریتی، حل مشکلات مالی یک باشگاه حرفه ایست. از چند ماه اخیر تا کنون، بزرگترین مشکل استقلال خوزستان مالی بود و بس. چه مدیر بومی می آمد چه غیربومی، بایست کسی بود که می توانست از پس این مشکلات برآید. مدیر مستعفی هرآنچه داشت، گذاشت اما بیش از این دیگر نتوانست بودجه ای به تیم تزریق کند و رفت. حتی مطلعم که طی چند بازی اخیر، به دلیل عدم پرداخت پول پرواز های چارتری، کلیه شرکت های هواپیمایی با نامه ای رسمی اجازه در اختیار گذاشتن هواپیمای استیجاری به این باشگاه را ممنوع کرده و آقای بابادی با درخواست از آقای زنوزی پیش از بازی با تراکتور، این امر را موقتا محقق کرد که تیم بتواند به تبریز برود.

البته وعده وعید به افراد در به کارگیری و ایرادات مدیریتی بسیاری نیز در کار ایشان وجود داشت که صحبت درباره اش به صورت مفصل، مجالی دیگر را می طلبد. پس مدیرعامل بدون پول و بودجه چه بومی باشد و چه غیربومی، نمی تواند با این هزینه های دهها میلیاردی هیچ کاری از پیش ببرد. اگر مدیرعامل بومی دیگری هم می آمد، باتوجه به شرایط موجود کاری از دستش بر نمی آمد.

اما اکنون مسأله اصلی باشگاه بزرگ استقلال خوزستان و حفظ این تیم در لیگ برتر به صورت آبرومند است. با شناختی که از مدیرعامل فعلی و ارتباطاتش در دست است، شنیده شده که می تواند پول خوبی به باشگاه بیاورد. پس حال که این توانایی وجود دارد و ایشان فوتبالیستی خوشنام، بااخلاق، تحصیل کرده و مدتی نیز کنار تیم بوده، چه فرقی دارد که ایشان باشد یا یک فرد بومی؟

اکنون حفظ آرامش و تمرکز تیم از هر چیزی اولی تر است و اگر ایشان بتواند به تعهدات خود عمل کرده و با آوردن پول کافی در مقاطع مختلف سبب سرپا نگهداشتن تیم و مانع ته جدولی شدنش شده و در نیم فصل نیز بتواند آن را تقویت کند، انتصاب وی در مقطع فعلی انتخاب بدی هم نبوده است. اما از ایشان انتظار می رود هرچه در کف دارد، برای باشگاه و مردم خوزستان گذاشته و به آکادمی استقلال خوزستان نیز توجه ویژه ای داشته و بداند موفقیت در باشگاه محبوب اهوازی می تواند برگ زرینی در کارنامه مدیریت وی محسوب شود. اکنون باید تمامی فوتبال استان دیگر بحث مدیر عاملی باشگاه را کنار گذاشته و تنها از تیم، کادر فنی و بازیکنان حمایت کرده و توجه داشته باشند تیم از ۸ بازی اخیرش تنها دو تساوی کسب کرده و دیگر در جام حذفی نیز حضور ندارد.

پس لزوم حمایت از تمامیت باشگاه استقلال خوزستان وظیفه تک تک مردم، مسولین و اهالی فوتبال استان است. اما این تیم در بعد مسایل فنی هم ایرادات فراوان و برطرف نشده ای دارد که هیچ گاه به علت مسایل مدیریتی و مالی دیده نشده و کسی نیز به آن ها نپرداخته است. وزن نیمکت تیم آنچنان که باید و شاید در شأن و سطح لیگ برتر نبوده و می طلبد در نیم فصل تقویت شده و کادر آنالیز قویتر، کارکشته تر و یک تمرین دهنده حرفه ای به باشگاه اضافه شود. چرا که تیم در چندین بازی اخیر همواره از روی ارسال و کرنر و توپ‌های برگشتی حاصل از آن یا گل دریافت کرده یا دروازه اش به خطر افتاده که مشخص نیست آنالیزور و کادر فنی تیم چرا متوجه چنین مسأله ای نشده و برایش راهکاری اتخاذ نکرده اند؟

از طرفی اگر هم متوجه این ایراد شده اند، صرفا با گفتن شفاهی به بازیکنان قابل برطرف شدن نبوده و بایست برای تک تک خواسته های مربی تمرینی متناسب طراحی شود. در بازی مقابل خیبر نیز در نیمه نخست ۷ یا ۸ کرنر و ۴ یا ۵ سانتر از کناره ها خصوصا سمت چپ خط دفاعی استقلال خوزستان روی دروازه ارسال شد که با خوش شانسی تبدیل به گل نشدند. طی ۴۵ دقیقه، این آمار کرنر و ارسال آن هم برای تیم میزبان که در بازی های قبل از این مسأله متضرر شده، قابل توجه بوده و نشانگر آن است یا کادر فنی و آنالیزور تیم متوجه ایراد خود نبوده و یا تا کنون نتوانسته اند آن را برطرف کنند. فاصله بین مدافع و وینگر چپ بسیار زیاد بود و حمایت و نقش هافبک دفاعی هم اصلا به چشم نمی آمد. تیم میزبان که در ۷ بازی اخیرش تنها دو تساوی کسب کرده بود، از ابتدای مسابقه تدافعی بازی کرد و توان عبور از خط نیمه را نداشت و تنها دقایق ۳۵ تا ۳۸ توانست کمی جلو بکشد و به محوطه جریمه حریف نزدیک شود.

ناگفته نماند تیم میهمان که حتی سرمربی اش را روی نیمکت نداشت، با اتخاذ تدابیر تاکتیکی درست این اجازه را به نماینده خوزستان نداد. فاصله بین خط میانی و حمله میزبان زیاد بود و عدم مالکیت و دواندن و گردش توپ مثل همیشه توی ذوق می زد. عدم استفاده از تاکتیک های ضربات ایستگاهی، گرفتن کرنر و پنالتی، بازیکنان ریزنقش، تکنیکی و سرعتی با قابلیت حمل توپ در عمق خط دفاعی حریف هم همچون گذشته بارها مشاهده شد. تاکتیک شوتزنی هم گویا فراموش شده بود و همان محدود شوت های بی دقت و کم اثر هم چنگی به دل نمی زد. طراحی حمله از کناره و عمق دفاعی حریف با یک و دو، اورلب، اینترلب، بازی ترکیبی، جابجایی مرتب بازیکنان، سرعت دادن به بازی با پاس های کوتاه در نزدیکی باکس و…هم ذره ای مشاهده نشد.

پس تاکید می کنم لزوم استفاده از کادر آنالیز یا یک آنالیزور باتجربه و کاربلد به همراه یک تمرین دهنده حرفه ای که بتواند خواسته های آنالیزور و کادر فنی را با طراحی تمرینات به روز برآروده کند، از نان شب هم واجب تر است. اتفاقا یکی از مهم ترین نقاط قوت همیشگی خیبر، کرنر، ارسال و سرزنی بود که احتمالا بازی های این تیم به خوبی آنالیز نشده بودند.

از نقاط قوت دیگرش تحت فشار گذاشتن مدافعین حریف در یک سوم دفاعی جهت اشتباه، بازپس گیری توپ و خلق موقعیت گلزنی بود که از چشم کادر فنی استقلال خوزستان مغفول ماند و هیچ راهی برای تقابل با آن نداشتند و معلوم نبود کمک ها و آنالیزور تیم چه می کردند که موارد به این واضحی را ندیدند!

در هرصورت، دیگر اشکال استقلال خوزستان فارغ از مشکلات مالی و مدیریتی، عدم داشتن پلن B جهت گلزنی است و دلخوش بودن به ضدحملات پراکنده و بی برنامه که حتی برای آن اصول و روش خاصی اتخاذ نشده و دست این تیم نیز دیگر برای همه رو شده، دردی را دوا نمی‌کند. هدر دادن محدود موقعیت های ایجاد شده در خط حمله، مسأله ای انکارناپذیر در تیم استقلال خوزستان است که نیاز به جذب یک هافبک بازیساز و دو مهاجم گلزن در نیم فصل برای این تیم ضروری است.

تجربه نشان داده که استقلال خوزستان در اکثر مواقعی که گل دریافت کرده، چه دقیقه ۱۷ بازی بوده باشد چه دقیقه ۷۰، دیگر نتوانسته جبران کند و راهکاری هم برای مقابله با آن نداشته و تنها با بازی مستقیم از خط دفاع به حمله، شتابزدگی بیش از حد و…خواسته کمی به فکر جبران مافات باشد. تیم خوزستانی هرگاه همچون مقابل تراکتور و استقلال تهران انگیزه داشته، این انگیزه و دوندگی بازیکنان جوان، جور ایرادات تاکتیکی تیم را کشیده، اما هرگاه همچون بازی مقابل سپاهان، گل گهر، خیبر، پرسپولیس، فولاد و…به هر دلیلی انگیزه بازیکنان کم و دوندگی در حداقل میزان ممکنه بوده، پر از ایرادات تاکتیکی بوده است.

امیدوارم مربیان نماینده دوست داشتنی فوتبال خوزستان ایرادات فنی خود را شناخته و برطرف کرده و بدانند در دو بازی که میردورقی بازی نکرد، همان پرتاب اوت هایی که یکی از سه تاکتیک تیم بودند را هم دیگر نداشتیم و باید به فکر راه حلی اساسی در بعد فنی تیم باشند. هیچ اشکالی ندارد یک آنالیزور و یک تمرین دهنده حرفه ای به تیم افزوده شود تا بار فنی تیم و وزن نیمکت بالاتر رود.

امیدوارم این تیم در آینده نزدیک خود را پیدا کرده و با مدیریت جدید و برطرف کردن ایرادات بی شمار تاکتیکی، به روز های خوب خود برگردد. زیرا روزی که تیم به هر علتی انگیزه و دوندگی ندارد، ایرادات فنی یکی پس از دیگری خود را نشان داده و تیم حداقل های لازم را هم ندارد.*

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×