تضمین شعری از سعدی

چشم تو به قدر چشمه نیکوست
صیاد خمار چشم آهوست
چون ماه به زیر طاق ابروست
*ای سرو بلند قامت دوست
وه وه که شمایلت چه نیکوست*

عطری که دلت به کوچه می‌داد
باران به بنفشه‌ها نمی‌داد
ای داد از این نگاه و بیداد
*در پای لطافت تو میراد
هر سرو سهی که بر لب جوست*

هر کس گذرش به سویت افتد
از خنده ی غنچه‌ها بپرسد
چون باغ گلی که صبح خندد
*نازک بدنی که می نگنجد
در زیر قبا چو غنچه در پوست*

مهتاب رخی اگر بیاید
شعر از شب زلف تو سراید
با دیدن صورت تو شاید
*مه پاره اگر شبی برآید
که فرق کند که ماه یا اوست

روی تو شبیه چلچراغ است
بازار نگاه تو چه داغ است
دل پیش تو حالت فراغ است
*آن خرمن گل نه گل که باغ است
نه باغ ارم که باغ مینوست*

یا رب مددی دلم نگه دار
این سوخته را به خویش مگذار
چون شمع دل همیشه بیدار
*می‌سوزد و همچنان هوادار
می‌میرد و همچنان دعاگوست*

ای مهر تو شهره بین آفاق
لطف تو امید عشق عشاق
چشم تو نوشته زیر آن طاق
*خون دل عاشقان مشتاق
بر گردن دیده ی بلاجوست*

عشق تو چو رخنه کرد در دین
آتش زده عقل و شرع و آیین
همچون دل عاشقان مسکین
*من بنده لعبتان سیمین
آخر دل آدمی نه از روست*

آنان که تو را بهانه کردند
در بند ریا و دام دردند
ای کاش که رفته برنگردند
*بسیار ملامتم بکردند
کاندر پی او نرو که بد خوست*

این است تمام اصل ایمان
یک رنگ شدن به رنگ انسان
اندیشه کن از سقوط شیطان
*ای سخت دلان سست پیمان
این شرط وفا بود که بی دوست*
_
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنباله کار خویش گیرم

مصطفی نقی زاده جهرمی

***

_ برای معرفی و نقد کتاب تازه چاپ شده تان! در این ستون، تماس بگیرید.
_آثار ادبی خود را همچنین می توانید در واتس آپ یا ایتا به شماره ۰۹۱۷۸۲۲۵۸۴۸ علی حاتمی «ع.آیدین»، ارسال فرمایید.
_ به همراه اثر، عکسی «حتی الامکان غیر پرسنلی» از خود بفرستید.

علی حاتمی «ع. آیدین» – دبیر سرویس ادبی پرتو جنوب