» گوناگون » مقالات » تعامل میان خانواده ها و مربیان، سنگ بنای پیشرفت بازیکنان فوتبال
مقالات - ورزشی
کد خبر:36091 | ۲۹ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۰۸:۱۱

تعامل میان خانواده ها و مربیان، سنگ بنای پیشرفت بازیکنان فوتبال

پرتو جنوب ۰

به قلم: محسن بابادی – کارشناس ورزشی پرتو جنوب

یکی از مسایلی که همواره مانع پیشرفت و عدم نتیجه گیری بازیکنان فوتبال پس از سال ها تلاش و زحمات خود، والدین و مربیان می شود، نبود هماهنگی و عدم تعامل میان مربیان و خانواده هاست.

در دهه های گذشته و زمانی که علم طراحی تمرینات، دانش مربیان، امکانات تمرینی، تغذیه ای و کلیه عوامل مرتبط با توسعه فوتبال همچون امروزه پیشرفته نبود، یک مسأله بسیار مهم جور آنها را می کشید و به رشد بازیکنان و بازیکن سازی کمک می کرد و آن هم تعامل خوب میان خانواده ها، مربیان و بازیکنان بود. مربیان خانواده ها را بسیار تکریم کرده، چرا که بازوی اجرایی آن ها در تربیت و پرورش بازیکنان در منزل به لحاظ روحی روانی، تغذیه، استراحت و پیشرفت تحصیلی بودند و در آن سو مربیان نیز در آموزش فوتبال به بازیکنان با آن امکانات محدود، مکمل کار های خانواده ها بوده و خانواده ها نیز همه جوره هوای مربیان را داشتند.

در حقیقت مربی و خانواده یک روح در قالب دو کالبد بودند. بازیکن هم ضلع سوم این مثلث و مطیع و فرمانبردار دو گروه بود. چنین بود که برآیند تربیتی، اخلاقی، شخصیتی و ورزشی این تعاملات سبب پیشرفت بازیکنان می شد و شاهد ظهور چهره های درخشانی در آسمان فوتبال کشورمان بودیم.

حتی در مدرسه نیز معلمان به انجام این فرایند تربیتی و آموزشی کمک شایانی کرده و در کل جو حاکم بر محیط کودکان و نوجوانان بسیار سالم تر از شرایط فعلی بود. اما اکنون این ساختار دچار گسل و شکستگی شده و مربی فوتبال، خانواده، معلم و بازیکن هر کدام ساختار ذهنی، فکری و رفتاری خود در چارچوبی مجزا بدون نیاز به تعامل با دیگری را داشته و همین موضوع سبب عدم تعامل و برآیند نیروها شده و هر شخص تلاش جداگانه ای صورت داده و اختلاف رفتار و تفکر میان این چهار طیف آن قدر زیاد است که هیچ گاه همسو نشده و همواره یکی دو جریان برخلاف دیگری بوده یا حداقل اینکه آنچنان که باید و شاید همسو نیستند.

پس علیرغم این همه رشد در زمینه های مختلف، به علت اینکه تیم پیشرفت هر بازیکن به معنای واقعی یک تیم نیست و هر شخص تکروی کرده و می خواهد یک تنه جلو رفته و به موفقیت بازیکن کمک کند، اثر هم را خنثی کرده و مشاهده می شود حال که بایست پرورش فوتبالیست باکیفیت چندین برابر گذشته شود، به نصف و چه بسا کمتر کاهش یافته است.

در صورتی که با رشد روزافزون جمعیت و امکانات، اگر پرورش بازیکن با همان روال قبل ادامه پیدا می کرد، اکنون می بایست چند برابر گذشته ستاره و بازیکن نخبه می داشتیم. اما کو؟ حتی اخلاق و منش انسانی در فوتبال نیز به طور چشمگیری افول کرده و بازیکنان کوچک ترین چارچوب‌های اخلاقی را مراعات نمی کنند. واقعا شرایط غیرطبیعی و جامعه بدی شده‌ است.

مربیان حرمت خانواده ها را نگه نداشته و طرز فکر و روش تربیت آنها را قبول نداشته و سعی کرده بازیکنان را در مسیر فکری و تربیتی خود هدایت کرده و خانواده نیز در شیوه مدیریتی و تربیتی معلمان و مربیان دخالت کرده و خود بازیکن نیز متاثر از شرایط نابهنجار جامعه ساز خود را زده و سعی می کند در هیچ چارچوب اخلاقی و تربیتی ارایه شده از جانب مربی و خانواده قرار نگرفته و طبق اصول اخلاقی خود و دوستانش در جامعه کنونی رفتار کند. به همین علت پراکندگی خاصی در وظایف طیف و گروه کمک رسان به ارتقا بازیکنان پیش می آید و هرچقدر هم بازیکنان تلاش کنند، باتوجه به عدم همسویی یاد شده نتیجه خاصی حاصل نمی شود.

برخی مربیان و معلمین نیز تعهد و دلسوزی گذشته را نداشته و پول اولویت اصلی آنها شده و بازیکنان نیز دیگر آن قدر روی ورزش و پیشرفت متمرکز نبوده و کارهای قبل و بعد تمرین آنها با زمان تمرینشان متفاوت بوده و مشخص نیست دنبال چه برنامه هایی هستند که با این تغذیه و امکانات ورزشی حال حاضر بدنشان جوابگوی تمرینات نیست و پیشرفت خاصی نمی کنند.

گوشی و لپ تاب و بازی های کامپیوتری جای پدر و مادر آنها را گرفته و بیشتر مجازی و فیک اند تا واقعی. پس بایست نهاد ها و وزارتخانه های متولی و مسول در کشور به این مسایل اشرافیت و دقت نظر داشته و در برنامه ریزی های کلان این آسیب ها را شناسایی، دیده و راهکار های مرتبط را اتخاذ نموده که با چه برنامه های اخلاقی، فرهنگی، تربیتی، آموزشی و…می توان نسل بهتری در ورزش و تمامی زمینه ها را پرورش داد و چگونه می توان اهداف و رویکردهای اخلاقی، تربیتی و آموزشی مربیان، معلمین، خانواده ها و بازیکنان را همچون گذشته به هم نزدیک تر کرد تا برآیند بیشتری در امور مختلف حاصل شود و ورزش و آینده کشور در تمامی ابعاد بهتر تضمین شده و از نهایت استعداد، ظرفیت و توانایی نیروی انسانی استفاده شود تا در آینده شاهد آن نباشیم که پخمگان رابطه باز جای نخبگان ضابطه مند را بگیرند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×