دوبهم زنی و باندبازی در یک تیم ورزشی توسط مربی ممنوع
محسن بابادی- کارشناس ورزشی پرتو جنوب
دو ویژگی ناپسند یک مربی که هم در درازمدت به وجهه و حیثیت وی لطمه می زند و هم سبب بروز مشکلات روحی و ایجاد حواشی برای یک بازیکن و حتی تیم می شود، سوظن یا بدبینی بیش از حد نسبت به بازیکنان یا تظاهر به این موضوع است. دیگری باندبازی مربی در تیم است، به گونه ای که این ویژگی ها سبب سلب اعتماد و حتی نفرت آن بازیکنان از مربی خود می شود.
برخی از مربیان به غلط آموخته اند که یکی از شیوه های مدیریت تیم، باندبازی است. به گونه ای که در تیم شاهد چنددستگی و اصطلاحا لیست خوب ها و بد ها بوده و برخی بازیکنان چشم و گوش مربی در مجموعه تیم و به نوعی خبررسان وی می باشند و مشاهده می شود در سرنوشت بازیکنانی که مورد علاقه آن مربی و حتی خبرچینان نیستند، فراز و نشیب های فراوانی در زمان حضورشان در آن تیم وجود دارد.
عده ای که بیشتر مورد توجه مربی و به اصطلاح باند و رفقای وی تلقی می شوند، اجازه هر گونه برخورد و تصمیمگیری در تیم در خصوص دیگر بازیکنان را به خود داده و اگر بازیکنی به هر علت ساز مخالف یا حرفی یا رفتاری از وی سربزند که مستوجب گزارش دادن بازیکنان باندی جهت خودشیرینی و خوش خدمتی باشد، به جز آن صحبت ها، چند تای دیگر نیز روی آن گذاشته و با تفکرات و دیدگاه های منفی خود تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری نموده و خروجی آن را با اغراق چنان به گوش سرمربی رسانده و وی را تحریک می کنند، که بازیکن یاد شده خصوصا اگر درباره نحوه تمرینات یا ظاهر و رفتار مربی کوچکترین اظهار نظری کرده باشد، در اسرع وقت از حضور در تمرینات و مسابقات محروم شده و اگر فیکس باشد، برای مدت ها نیمکت نشین و اگر نیمکت نشین باشد، باید در حسرت حضور چند دقیقه ای در یک مسابقه دوستانه مدت ها انتظار بکشد و اگر شدت این گزارش دهی ها به گونه ای باشد که بتواند تاثیر زیادی روی مربی بگذارد، آن گاه این بازیکن حتی در لیست تیم جایی نداشته و نه تنها سرخورده شده، بلکه ممکن است مجبور شود تیم را برای همیشه ترک کند.
اما امتیازاتی که این چشم و گوش های مربی می گیرند، شامل حضور دایم در تمامی مسابقات به صورت بازیکن فیکسی، مرخصی های گاه و بیگاه، غیبت های مکرر و حضور دلبخواهی در تمرینات، دریافت پاداش بیشتر، رفتن به مهمانی ها و مراسمات خصوصی با مربی، غذا خوردن سرمیز مربی، حضور بیش از حد عرف در اتاق استراحت و دوروبر مربی، تعیین تکلیف در خصوص نحوه برگزاری تمرینات، سیستم و تاکتیک های تیم، شیوه ارنج و تعویض ها و…خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
تجلیل از ورزشکاران و افتخارآفرینان ملی استان فارس با حضور مسئولان ارشد بانک قرض الحسنه مهر ایران
نگاهی به مشکلات حال حاضر فوتبال خوزستان
این گونه مربیان بسیار ضعیف النفس بوده و اختیار خود را تماما در اختیار این بازیکنان گذاشته و به معنای واقعی کلمه آبروی یک مربی مقتدر و رهبر تیم را می برند. این گونه مربیان غالبا شکاک بوده و احتمالا از برخی مشکلات روحی روانی نیز رنج می برند. اما گونه دیگری از مربیان هستند که از باند و بازیکنان مدنظر خود استفاده ابزاری نموده و ضمن استفاده از آمار، اطلاعات و گزارش های آنها در تیم، هیچ باجی به آنها در هیچ زمینه ای نداده و حداقل اگر آن رذیلت اخلاقی را دارند، اما اقتدار خود را حفظ نموده و از نزدیک شدن بیش از حد بازیکن به حریم خود جلوگیری می کنند که این مورد هم چندان قابل قبول نیست.
اما نکته دیگری که در میان برخی مربیان رایج است، تلاش برای ایجاد اختلاف و تنش میان بازیکنان به صورت نامحسوس است. به گونه ای که با انواع تهدیدات حضوری و پنهانی، سبب سلب آرامش بازیکنان شده و در مواقع خلوت کردن با هر کدام از بازیکنان، بدگویی بازیکن دیگر را کرده تا آنها با هم صمیمی نشده و از هم دور و دورتر شوند تا بلکه شاید توطیه ای علیه وی در تیم تشکیل ندهند. مثلا به بازیکن یاد شده می گوید با فلان بازیکن به فلان دلیل هیچ گونه ارتباطی نداشته باش، با وی بیرون نرو، تماس نگیر، صمیمی نشو و… زیرا آدم درستی نیست و فلان مسایل را دارد و پشت سر تو فلان حرف را به من زده و مسایلی از این دست.
حتی از آنها می خواهد این موضوع را به صورت راز نزد خود نگهداشته و به هیچکس نگویند. آنها چون حس می کنند آن مربی دلسوز و خیرخواه آن ها بوده که ایرادات فلان بازیکن را گفته و از وی خواسته از مصاحبت با آن بازیکن امتناع کند، حرف وی را تمام و کمال می پذیرند. اما پس از یکی دو سال یا سال های بعد که آن بازیکنان از نظر سن و سال بزرگتر شده یا همدیگر را در تیم های دیگر یا حتی جامعه می بیینند و مرور خاطرات می کنند، متوجه می شوند که مربی یاد شده فرد سالمی نبوده و به آنها دروغ می گفته و همان اندک احترام و اعتماد باقیمانده به آن مربی را هم از دست می دهند.
گاها مشاهده شده برخی مربیان به جهت مدیریت بر تیم و جلوگیری از حواشی، این چند مورد را به صورت ترکیبی با هم اجرا می کنند که نه تنها سبب رشد و پیشرفت تیم و بازیکنان نمی شود، بلکه دیدگاه و نگرش آنها را نسبت به ورزش نیز تغییر داده و چه بسا برخی از بازیکنان یاد شده این کار و روش مربی را پسندیده و آن را الگوی خود در زندگی و ورزش قرار داده و این گونه می شود که ورزشکاران و مربیانی با این شیوه های نادرست پرورش یافته و در آینده تحویل جامعه ورزشی خواهد شد. چرا که احساس می کنند این گونه کار کردن، مسلک و روش درستی است.
در چنین تیمی هیچ کدام از بازیکنان آرامش و تمرکز نداشته و مسیر صحیح و اصولی آموزش و پیشرفت در ورزش را طی نمی کنند. در خاتمه امیدوارم اگر مربیان عزیز دارای این شرایط صحبت هایم را می خوانند، در اخلاقیات خود تجدیدنظر نموده و صداقت و مدیریت خوبی همراه با رعایت اصول اخلاقی و انسانی را سرلوحه کار خود قرار دهند، نه شیوه های غیراخلاقی مدیریتی را. چرا که هرچقدر هم فنی و بادانش باشند، دیر یا زود انگشت نمای جامعه ورزشی شده و بدون تردید برای همیشه از صحنه مربیگری کنارشان خواهند زد.