» گوناگون » مقالات » فولاد خوزستان؛ باشگاهی با ریشه‌های آهنین و تصمیم‌هایی زنگ‌زده
مقالات - ورزشی
کد خبر:49252 | ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۰۸:۳۰

فولاد خوزستان؛ باشگاهی با ریشه‌های آهنین و تصمیم‌هایی زنگ‌زده

پرتو جنوب ۰

نویسنده: حسین روان شاد –  مدرس فدراسیون فوتبال ایران و AFC

باشگاه فولاد خوزستان، نامی پرافتخار در فوتبال ایران، ریشه در خاکی دارد که دهه‌ها مهد پرورش استعدادهای فوتبالی بوده است؛ از اهواز تا آبادان، از مسجدسلیمان تا ایذه و دزفول، خرمشهر، سوسنگرد، حمیدیه، شادگان، شوش، جوانانی پرشور و توانمند در زمین‌های داغ جنوب عرق ریخته‌اند تا روزی پیراهن تیم محبوب شهرشان را بر تن کنند.
اما این روزها، باشگاهی که روزگاری نماد پرورش بازیکن بومی و بازوی توانمند تیم ملی بود، به باشگاهی تبدیل شده که با خریدهای چند ده میلیاردی، از بازیکنانی استفاده می‌کند که نه با فرهنگ استان آشنا هستند و نه از نظر فنی می‌توانند سرآمدتر از جوانان این استان دارند مضافا تعلقی و تعصبی به پیراهن قرمز فولاد دارند. در حالی‌که نسل‌های طلایی فوتبالی از همین زمین‌ها برخاسته‌اند، امروز تنها نظاره‌گر هستند؛ پشت دیوارهای بی‌تفاوتی.

هزینه‌های هنگفت، بدون بازدهی مشخص
در سه دوره اخیر لیگ برتر، فولاد با صرف صدها میلیارد تومان از منابع مالی این استان، اقدام به جذب بازیکنان سنین بالاو درجه دو و سه سایر تیم های تهرانی و مربیانی کرده که در اغلب موارد نه اثری در جدول به‌جا گذاشته‌اند، و نه نقشی در رشد آینده این باشگاه داشته اند. این سرمایه‌گذاری‌های سنگین، به جای آنکه صرف زیرساخت، آکادمی و بازیکن‌سازی شود، به پروژه‌هایی تزئینی و پر زرق و برق اختصاص یافته که از داخل با مدیریت ناکارامد، خروجی بی کیفیت و از بیرون سر زبان‌ها. تنها امیدهای کاذب برای هواداران و علاقمندان فوتبال این استان به همراه داشته‌اند.
در شرایطی که مردم خوزستان با مشکلات جدی معیشتی، بحران بیکاری، کمبود امکانات ورزشی و زیرساخت‌های شهری دست‌وپنجه نرم می‌کنند، منابع کلان شرکت فولاد خوزستان، که ماهیتاً متعلق به همین مردم است، در مسیرهایی هدایت شده که با توسعه پایدار ورزشی و اجتماعی استان فاصله‌ای عمیق دارد.

بی‌توجهی به ظرفیت‌های بومی
نوجوانانی که در تیم‌های پایه فولاد افتخارآفرینی کرده‌اند، امروز حتی فرصت تمرین با تیم بزرگسالان را پیدا نمی‌کنند. مانند علی باویه ها و…همچنین مربیان بومی با دانش، چه در تیم‌های پایه و چه در سطوح فنی، از چرخه تصمیم‌سازی کنار گذاشته شده‌اند. این در حالی است که در سال‌های نه‌چندان دور، همین تیم‌های پایه با ترکیبی کاملاً بومی قهرمان رقابت‌های کشوری می‌شدند. و خروجی آنها نیز به بزرگسالان و متعاقب آن قهرمانی در لیگ کشور و حضور بیش از شش نفر به تیم ملی بزرگسالان .
اما متاسفانه دریغ از حضور حتی یک بازیکن از خوزستان در تیم ملی امید، و بزرگسالان ملی زنگ خطر بزرگی است برای فوتبال این استان .
مدتهاست مدیریت شرکت فولاد با انتصابات بدون رزومه افراد مدیرانی را با توصیه و سفارش شده از قدرت مرد سایه لباس مدیریت باشگاه را به تن غیر متخصصین و بی تجربگان می‌کنند مگر نه اینکه فوتبال خوزستان زمانی ستون فقرات تیم ملی بود؟
مگر نه اینکه از دل همین خاک، قهرمانان ملی و فوتبالیست‌های متعصب و جنگنده بیرون آمده‌اند؟
سیاست‌های کنونی باشگاه، با نادیده گرفتن داشته‌های انسانی و فنی استان، فقط به افزایش نارضایتی اجتماعی، فروپاشی امید نسل جوان، و تخریب اعتماد هواداران منجر شده است.

ناکارآمدی در مدیریت کلان

سؤال اساسی این است: مدیریت باشگاه و به‌ویژه کارخانه فولاد خوزستان ، به‌عنوان بازوی مالی اصلی ،بر چه مبنایی سیاست‌گذاری می‌کنند؟
چرا در برابر این حجم هزینه، هیچ ارزیابی علمی، گزارش‌دهی شفاف یا پاسخگویی به افکار عمومی صورت نمی‌گیرد؟
آیا خریدهای پرهزینه، جای خالی برنامه‌ریزی، شایسته‌سالاری و تعهد به سرمایه بومی را پر می‌کند؟
مدیریت فعلی باشگاه به‌جای ترمیم هویت باشگاه، به بازسازی تصویر تبلیغاتی آن دل خوش کرده است. اما هواداران می‌دانند و می‌بینند که آنچه امروز از فولاد باقی مانده، تنها نامی است که بر پیراهن مانده و نه در عملکرد، نه در ساختار، و نه در فلسفه مدیریتی، دیگر شباهتی به فولاد خوزستانِ سابق ندارد.

کلام آخر:
اگر همین منابع صرف زیرساخت های ورزشی و فرهنگی همین استان و همچنین اموزش بازیکنان جوان با استعداد ، و مربیان بومی، و انتخاب مدیران شایسته و اهل غن و ساختارهای پایدار می‌شد، امروز فولاد نه تنها مدعی قهرمانی بود، بلکه الگویی برای سایر استان‌ها به شمار می‌رفت. اما حالا، در مسیر معکوس، شاهد زوال یک باشگاه با اصالت هستیم؛ و این زنگ خطری است برای تمام کسانی که دل در گروی فوتبال خوزستان دارند.

اکنون زمان آن رسیده است که:
مدیریت باشگاه و کارخانه فولاد، مسئولانه و شفاف پاسخگوی سیاست‌هایشان باشند؛
نهادهای ناظر، ورود جدی برای اصلاح مسیر فعلی داشته باشند؛
و بر هزینه ها و قراردادهای هنگفت غیر ضابطه مند ورود نمایند.
«فولاد، اگر می‌خواهد فولاد بماند، باید به ریشه‌اش بازگردد.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×