مربیان تاریخ مصرف گذشته بلای جان فوتبال خوزستان
محسن بابادی- کارشناس ورزشی پرتو جنوب
لیگ برتر بیست و سوم، به سرعت برق و باد و به ضرر سه تیم خوزستانی در حال سپری شدن است. با این اوضاع و احوالی که مشاهده می شود، اگر قرار باشد سه تیم سقوط کنند، بدون تردید فولاد، استقلال خوزستان و نفت آبادان شایسته ترین گزینه ها هستند. اما خدا رحم کرد که تنها دو تیم به دسته یک می روند.
فراموش نکنیم در موفقیت یک تیم، به جز مباحث مالی و حمایت هواداران و رسانه ها، چند فاکتور دیگر مستقیما دخیل اند. از جمله ثبات مدیریت، ثبات کادر فنی و ثبات بازیکنان که شامل حفظ بازیکنان خوب فصل قبل و افزودن بازیکنان شایسته به جمع آنان و از دست ندادن بازیکنان بدرد بخور در فصل جاری می باشد. مدیرعاملی که با وجود این همه مسایل پشت پرده و مشکلات موجود در لیگ یک توانست پس از هفت سال استقلال خوزستان را به لیگ برتر برساند، فوتبال استان بدون هیچ دلیل موجهی، چشمانش را به روی شایستگی هایش بست و در حقیقت این کشتی بدون ناخدا را در میان امواج پرتلاطم اقیانوس بی انتهای لیگ برتر رها کرد.
مربی بومی تیم نیز بنا به دلایلی که بر ما پوشیده است، از کمک های کارآمد و کاربلد کنار خود بهره نبرد و روی افراد شایسته ای که می توانستند به وی کمک کنند، خط بطلان کشید و به آن ها اعتنا نکرد و این شد سرنوشت تلخ استقلال خوزستان. این تیم می بایست خیلی زودتر و در هفته های نخست نیم فصل اول، عدم توانایی اش در طراحی تمرینات تاکتیکی فاز تهاجمی خصوصا امر گلزنی و تمام کنندگی را شناسایی می کرد تا از این تعداد بازی با کمترین گل زده ته جدول نباشد.
اما هنوز هم دیر نیست و می تواند روند رو به رشد اخیر خود را ادامه دهد. و اما در همه جای دنیا وقتی یک مربی که فصل پیش سرمربی تیمی بوده و فصل بعد نیز خود تیم را بسته و همه شرایط برایش فراهم بوده و در پی عملکرد دور از انتظار نتوانسته در نیم فصل نخست به تیمش کمک کرده و از ته جدول خارجش کند، چگونه با این بیلان کاری ضعیف وی را در کسوت فرشته نجات یک تیم بزرگ تر و دچار بحران می بینند؟
چه کسانی و با چه هدفی در به کارگیری این گونه مربیان با عملکرد و رزومه ضعیف دخیل اند، خدا می داند و بس. دیگر مربی نیز به جای پرداختن به اصل موضوع و برطرف کردن نقاط ضعف خود و تیمش به لحاظ فنی، در کنفرانس های مطبوعاتی داستان سرایی کرده و حرف های تکراری و نخ نما شده ای می زند که شاید افکار عمومی را از اصل ماجرا به سمت و سوی دیگری منحرف کند.
قاطعانه به این سه سرمربی هشدار می دهم با این نتایج بد و در صورت تداوم آن ها، مردم فهیم، فوتبال دوست و جامعه فوتبال استان هیچ عذر و بهانه ای از جانب هیچ کدام از شما را نمی پذیرد و در صورت سقوط به لیگ پایین تر، بخش عمده ای از آن متوجه شما خواهد بود و بایست پاسخگو باشید. پس زودتر به خود بیایید. همه شما با علم و آگاهی از شرایط تیم هایتان به لحاظ امکانات سخت افزاری و نرم افزاری، جایگاهشان در جدول رده بندی، مدیریت، سوابق باشگاه، بودجه و کیفیت بازیکنان آن ها را پذیرفته اید.
پس بهتر است غرور کاذب را کنار گذاشته و از نظرات افراد صاحب نظر و دلسوز در هفته های باقیمانده استفاده کنید. هم اکنون موضوع تیم های خوزستانی بسیار بقرنج و تلخ است و دیگر فرصت سعی و خطایی باقی نمانده است. در استان ما آنالیزور ها، تحلیلگران و صاحب نظران خوبی متشکل از افراد جوان، پیشکسوت، مدرسین کنفدراسیون آسیا و…وجود دارند که به معنای واقعی کلمه فوتبال روز دنیا را می فهمند.
بیشتر بخوانید:
راهکارهایی برای بهبود شرایط فوتبال خوزستان در سال ۱۴۰۳
یکی دو تمرین دهنده بسیار حرفه ای نیز وجود دارند که مو را از ماست کشیده و تمرینات طراحی شده توسط آن ها می تواند نجات بخش فوتبال غیرفنی و بی کیفیت این تیم ها باشد. اما تعجبم از این است چرا مربیان سه تیم یاد شده از این افراد شناخته شده که اتفاقا انگشت شمارند، استفاده نمی کنند! اگر اکنون از آن ها استفاده نشود، پس کی بایست آن ها را به کارگیری کرد؟ حتما بعد از سقوط! اکنون دیگر مسأله شخصی نیست و بحث حیثیت، وجهه و آبروی فوتبال یک استان در کشور است.
از طرفی مدیران برای فصل بعد بایست تحقیق کنند چه مربیان بومی طی سالیان گذشته تیم هایی را از دسته های پایین تر به لیگ های بالاتر آورده اند که اکنون هیچ توجهی به آنها نمی شود. آخر چرا از مربیانی که به اعتقاد بنده سال هاست مربیگریشان در سطح حرفه ای پایان یافته و دیگر حرفی برای گفتن ندارند، باز هم استفاده شده است؟ چه کسی آن ها را بالای سر تیم های لیگ برتری خوزستان قرار می دهد؟ هضم این مسایل واقعا دشوار است.
در خاتمه امیدوارم مربیان این سه تیم به خود آمده و سعی کنند به جای پرداختن به حواشی و بیان دلایل غیرفنی، روی مسایل روحی روانی و کیفیت های فنی تیم های خود کار کنند تا این چند بازی باقیمانده بیش از این با آبروی فوتبال خوزستان و خودشان بازی نکنند.