حذف مخالفین در مناطق مرزی و مرکزی افغانستان و پاکستان، تسویه حساب خونین در قلب خراسان و تهران
دکتر امان الله دهقان فرد- کارشناس ارشد روابط بین الملل و دیپلمات پیشین ج.ا.ایران – تحلیلگر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پرتو جنوب
بر اساس گزارش های موثق، عصر سوم دیماه جاری، یکی از نظامیان عالی رتبه ی پیشین افغانستان، مخالفِ شناخته شده با شبه نظامیان قبلی و فعلی طالبان و فعال در برخی گروه های مقاومت ضد حاکمان انحصارگرای پشتونان، به نام «ژنرال اکرام الدین سریع»، در اقدامی کاملا هدفمند آن هم در شهرک ولیعصر، جنب میدان امام حسین(ع) و قلب تهران! مورد اصابت قرار گرفته و باتفاق یکی از همراهان کشته شده است.
اینکه چه مجموعه و مرکزی، وابسته به کدام سفارتخانه و کشوری و یا مرتبط به رقابت های شخصی و گروهی پشت این تیراندازی قرار داشته و اهداف پنهان و آشکارشان چه بوده و .. را بایستی به بررسی های بیشتر مامورین زبده ی امنیتی، تحقیقات کارشناسیِ نیروهای انتظامی و کشوری، به ویژه مسئولان سیاست خارجی موکول نمود. در عین حال اما با توجه به اهمیت موضوع، بازتاب های گسترده و مسبوق به سابقه بودن حذف مخالفین طالبان در داخل و خارج از جغرافیای سرزمینیِ این همسایه ی همیشه «نابسامان»!، خصوصا ترور و ربایش های صورت گرفته اخیر در مشهد و خراسان و… نکاتی را متذکر می شویم!
۱)- همانگونه که یادآوری شد «فعلا» در صدد متهم کردن شخص، گروه، کشور و یا دفاتر نمایندگی های خاص خارجی مستقر در تهران و سایر استان های دیگر نبوده و نیستیم. در عین حال اما بد نیست بدانیم که چندین مجموعه ی زیر می توانند از این رخدادها سود برده و احتمالا از پشت پرده، هدایت عملیات و انجام اقدامات اینچنینی را بر عهده داشته باشند!
الف)- شِبهِ نظامیان قومی و فعلیِ حاکم بر افغانستان، بویژه دایره ی استخباراتی طالبان که علاوه بر برخورداری از تجربیات ۳۰ ساله در انجام ترورهای فردی و کشتارهای جمعی، همچنین بیشترین «انگیزه» و «بهره» را برده و طی ماه، سال و هفته های گذشته نیز عملیات های کاملا مشابهی را علیه نظامیان مخالفِ سابق به انجام رسانیده اند!
ب)- سازمان های اطلاعاتی و امنیتیِ منتسب به نظامیان بعضی کشورهای نزدیک و یا فرامنطقه ای، که از بروز تشنج در نقاط مرزی و کشانیدن درگیری به درون شهرهای عمقی و مرکزی ایران سود برده و از مراودات مالی و اقتصادی و آرامش فعلی حاکم بر مردم، بویژه مرزنشینان استان های شرقی و غربی بشدت ناراحت و متضرر گردیده اند.
ج)- اختلافات درون گروهی و رقابت های حزبی و جناحیِ «معهود» و «مشهود»! بین نظامیان و کارگزاران دولت های پیشین و پسینِ، اکثرا مستقر در ایران و تلاش آنان برای کشانیدن پای ماموران و جلب توجه مسئولان ج.ا به درگیری های روزمره میان اقوام و قبایل کشور متبوعه و در نتیجه «تامین امکانات» و «برقراری ارتباطات» برای فعالیت علیه حاکمان و حاکمیت قومی افغانستان!
✔️شایان ذکر است)- گر چه هر سه احتمال بصورت «مستقل» متصور بوده و قابل پیگیری است در عین حال اما امکان اینکه مراکز فتنه ی «جداگانه»ای مانند سرویس های بیگانه ی مرتبط با دستگاه های شیطانیِ صهیونیستی، غربی و برخی بلاد عربی نیز با هدف کمک به تشنجات داخلی و ایجاد ناآرامی های ساختگی آنهم همزمان با تحرکات عده ای مزدوران اجنبی و مواجب بگیران وطنی! نیز وجود داشته که بایستی بیش از پیش مد نظر کارشناسان و کارآگاهان محترم قرار گیرد.
۲)- یکی از عمده ترین علل نابسامانی های افغانستان در نیم قرن اخیر، بروز جنگ، بی ثباتیِ دولت ها و جنگ های بی پایانِ آنان، همین «اختلافات» شدید قومی و مذهبی است که میان ساکنان ایجاد گردیده و زمینه ساز مهاجرت گسترده به بلادی نظیر ج.ا.ایران شده است. اگر قرار باشد این درگیری ها به داخل مرزها، از جمله تهران و دیگر نقاط حساس سرایت نماید، با توجه به جمعیت چندین میلیونی اتباع، قطعا معضلات جدیدی را برای همگان بوجود خواهد آورد!
✅نکات هشداری:
اول)- ترور فرمانده ی پیشین پلیس ولایت های تخار و بغلان افغانستان، آنهم در قلب تهران! بعنوان یکی از مخالفان حاکمیت طالبان و شخصیتی «فارس زبان» که طی ماه های گذشته فعالیت هایی را برای حل مشکل نظامیان پناهنده به ج.ا.ا انجام داده و… زنگ هشدارباشی جدّی به مامورین امنیتی، اطلاعاتی و تامینی است، آن هم در این شرایط ویژه و حساس حاکم بر کشور و منطقه!
دوم)- حدود چهار ماه قبل نیز فردی به اسم «معروف غلامی» چهره ی سیاسی و نظامیِ نزدیک به اسماعیل خان “از رهبران جهادی و مخالف با طالبان” به شیوه ی کاملا مشابهی در قلب «مشهد» مورد هدف قرار گرفته و کشته شده بود. موضوعی که در همان زمان انگشت اشاره ی همگان، یک دستگاه استخباراتی خاص را نشانه گرفته و آن ها را متهم اصلی در این زمینه معرفی نموده بود.
سوم)- گزارش های متعددی طی ماه های اخیر مبنی بر تهدیدات پنهان و آشکارِ مخالفان، از طریق تماس و یا ارسال پیام برای نظامیان و فعالان مدنی و مذهبیِ افغانستانی مقیم تهران و سایر نقاط ایران، توسط دیپلمات ها و کارمندان پوششیِ طالبان در سفارتخانه و سایر نمایندگی های آنان در مشهد و زاهدان واصل گردیده که این امر می تواند تا حد زیادی انگیزه ی این ترورها را مشخص نماید.
چهارم)- سه هفته قبل از این، یکی از مقامات طالبان به نام «مولوی فتح الله منصور»، معاون وزارت حمل و نقل و فرزند رهبر پیشین این گروه، آشکارا هشدار داده بود که «عناصرِ» به تعبیر وی «شرور» و «فعال» علیه امارت اسلامی! مستقر در کشورهای همسایه بایستی «خنثی» شوند!.
با توجه به موارد فوق الذکر)- چنانچه نیروهای امنیتی و دستگاه های اطلاعاتی و سیاست خارجی نسبت به این عمل مذبوحانه حساسیت نشان نداده و با عوامل آشکار و پنهان آن برخوردی قاطع صورت ندهند، قطعا بایستی منتظر ادامه اقداماتی مشابه در سطحی وسیع و خطرناکتر باشیم!. مخصوصا که عدم ارائه ی گزارش رسمی موجب انتشار شایعات و رواج روایت های کنترل نشده و گمانه زنی های بی مورد در فضای مجازی گردیده و برخی ها نیز بدشان نمی آید از این طریق آرامش هموطنان و میلیون ها مهاجر مقیم را هدف قرار داده و نگرانی های جدیدی میان اعضای جامعه به وجود بیاورند!
فاعتبروا…
۵/دیماه/۱۴۰۴

