داستان کوتاه “قاب سبز”
به قلم: نیره محمودی راد آن زمان که دختربچه ای بودم، با دامن نارنجی کوتاه پرچین، بلوز سبز آستین کوتاه و موهای بر شانه ریخته و کمی نامرتب، در گوشه ی حیاط سیمانی خانه خود را در نگاه دوربین جا داده بودم، آنچه قاب دوربین را زیباتر می کرد درختچه های پر پشت پنبه بود که سبزی برگها و سفیدی گلهایش به رنگ مات تصویر جلوه خوشایندی داده بود. شاخ و برگ های پرپشت پنبه، […]