شعرهای در محاصره
از آنهمه دهان از آنهمه مشت از آنهمه دست فقط سنگ بجا مانده است! از دوسالگی سنگ را از دور میشناختم و اکنون در چهل و دو سالگی که سری بر سنگ دارم میخواهم بگویم: سنگ ها چیزی جز تکان نخورده اند! آری سنگ ها همیشه سنگ بوده اند! سنگ ها همیشه سنگ مانده اند! اما اما آدمی آیا همیشه آدم بوده است؟ همیشه آدم مانده است؟ محمد صفایی *** _ برای معرفی […]