نگاهی کوتاه بر کتاب جَنگِیوس
به قلم: نیره محمودی راد (در فصلی که بوته های هندوانه شروع به بار می کردند ناطور در سر جالیز گذاشته می شد. غذای روز و شب ناطور از مطبخ خان برده می شد. دو سالی که امیرقلی به خدمت اجباری بود غذای ناطور را گلابتون می برد. گلابتون به اسب سواری علاقه مند بود. جَنَم این کار را بسان پسری داشت، حتی جسورتر بود.* *دل بلقیس ، مادر گلابتون، از هنگام رفتن تا برگشتنش […]