نامه های صادق هدایت و کتابخانه ملی فرانسه
به قلم: محمود دهقانی ماه آپریل سال دوهزار، دوستی که یاد صفایش بخیر زنگ زد و از من خواست که هر طور شده روز بیست و ششم در پاریس با او باشم. هر چه پرسیدم چرا، چیزی نگفت. با کمی دلهره از مادرید طوری حرکت کردم که صبح بیست و ششم آپریل پاریس باشم. وقتی رسیدم پاریس از نزدیک چهره اش را ورانداز کردم. خندان بود و گفت خوب موقعی رسیدی. ولی من تشویش داشتم. […]