شعری از زنده یاد حسن حاتمی
«گل سرخ تنت» گل سرخ تنت آیینه ی جمعیت را سرشار کرد و شاخه خیابان را پر بار * هم بدانگونه که تو چون برگی بر خاک افتادی از گلدسته های مسجد آدینه شکوفه های دعا فرو می ریخت و کبوتران که در تلاطم آیینه آواز گمشده خود را باز می گشتند پرواز خود را از سر گرفتند * هیچ خورشیدی بدینگونه مزرعه ای را ننواخت که تو با گل سرخ تنت سپیده دم را […]