استقلال خوزستان یک روز درمیان قوی و شکست ناپذیر و یا شکننده و نحیف!
محسن بابادی- کارشناس ورزشی پرتو جنوب
در هفته هفتم لیگ برتر بیست و چهارم، استقلال خوزستان در یک بازی خانگی به گونه ای مقابل سپاهان اصفهان با دو گل نتیجه را واگذار کرد که همه ما را یاد بازی اش مقابل آلومینیوم اراک انداخت. در آن بازی هم بازیکنان جوان این تیم پس از عملکرد درخشان و برد مقابل تیم کهکشانی استقلال تهران، کار را تمام شده و خود را پیشاپیش قهرمان لیگ و قادر به شکست هر حریفی در کره خاکی دانسته و تا آمدند به خود بیایند، غرور کاذب کار دستشان داد و دو گل از آلومینیوم عقب افتادند و دیگر نتوانستند نتیجه را برگردانند.
اما مجددا در دو بازی بعد مقابل مس رفسنجان و فجر سپاسی به خود آمده و وقتی دیدند که توانستند این دو تیم را نیز به راحتی از پیش روی بردارند، این بار به جای اینکه پس از یک بازی غرور کاذب و دست کم گرفتن حریف را در برنامه داشته باشند، پس از دو بازی چنین کردند و بدجوری مقابل سپاهان ناآماده مجازات شدند. در حقیقت ارایه یک بازی بی برنامه و بی کیفیت که بی انگیزگی و نداشتن میل و تاکتیک های مختلف جهت گلزنی در آن به چشم می خورد.
هماهنگی و هارمونی میان خطوط دفاعی، میانی و حمله و مالکیت توپ بسیار ضعیف، هدر دادن محدود موقعیت های ایجاد شده و کاهش پاس های سالم نسبت به بازی های قبل و دفع توپ های شتابزده، به سپاهانی که مقابل ذوب آهن بازی ضعیفی ارایه داده بود، این فرصت را داد که هر کاری دلش می خواهد با این تیم بکند. سپاهان ۷ یا ۸ بار روی دروازه میزبان توپ ارسال کرد و تمامی آن ها را مهاجمینش بالاتر از مدافعین استقلال خوزستان سر زدند.
گلی که از روی ریباند به ثمر رسید نیز، پنجمین اثرگذاری مهاجمین میهمان روی ارسال ها بود که نهایتا پس از ریباند ناموفق در محوطه شش قدم تبدیل به گل شد. اگر کسی اولین بار بود که این فصل بازی استقلال خوزستان را می دید، باورش نمی شد همان تیمی باشد که استقلال پرمهره، مس رفسنجان متمول و فجرسپاسی باانگیزه را آن چنان مسحور بازی خیره کننده اش کرده بود. در بازی مقابل سپاهان، محدود موقعیت های ایجاد شده نیز مفت و مجانی هدر رفتند و تیمی که در این بازی تنها تاکتیکش پرتاب اوت های بلند میردورقی بود، نتوانست از سد سپاهان بگذرد تا با سوغاتی ۳ امتیازی، این تیم را بدرقه و راهی دیار نقش جهان کند. این بازی و بازی مقابل آلومینیوم کجا و بازی مقابل استقلال تهران، مس رفسنجان و فجرسپاسی کجا؟!
در مقابل سپاهان حتی ذره ای از آن تیم باانگیزه و مقتدر را ندیدیم. تیم استقلال خوزستان بایست ثبات داشته باشد و بداند که با یک گل بهار نمی شود و هر بازی شرایطش با بازی دیگر کاملا متفاوت بوده و تمامی تیم ها مدعی و برای پیروزی پای به میدان می گذارند و کسی برای باخت نیامده و اصلا از پیش بازنده نیست. از طرفی نبایست درگیر غرور کاذب شده و نزدیکی به صدر جدول آن ها را از اهداف اصلیشان دور کند و حتما نبایست هر بار یک شکست سنگین بخورند تا به خود بیایند و متوجه شوند کجای کار هستند. لیگ ۱ و ۲ که نیست، لیگ برتر است و بازیکنان هم مبتدی نیستند.
پس بایست این تفکرات حرفه ای به آن ها تزریق شود و در این میان وظیفه اصلی بر دوش کادر فنی باتجربه و مدیران باشگاه است که شرایط روحی روانی، انگیزشی، بدنی و تاکتیکی تیم را به گونه ای هدایت و راهبری کنند که تیم در یک بازی خانگی مقابل حریف نه چندان آماده این روز ها این چنین دست و پا بسته نباشد. استقلال خوزستان در مقابل آلومینیوم و سپاهان، به عملکرد خوب آن ها نباخت. به خود و کم تجربگی و خوابیدن در باد پیروزی های کسب شده اش باخت و اگر نخواهد به خود بیاید و کادر فنی نیز بازیکنان را مدیریت نکنند، در مقابل ملوان تیم خوب و روپای این روز ها، در تالاب انزلی چاره ای جز تسلیم شدن و فرو رفتن نخواهند داشت.
پس بایست بازیکنان کار را جدی تر گرفته و تفکرات خود را تغییر داده و کادر فنی نیز دایما نکات لازم را به آن ها گوشزد کند که با یکی دو برد خود را گم نکنند و فکر نکنند دیگر سدی جلوی راهشان نیست. گاها چنین احساس می شود که خود کادر نیز تحت تاثیر پیروزی ها قرار گرفته و عنان کار از دستش در می رود. پس به یاد داشته باشیم هر بازی با بازی دیگر زمین تا آسمان تفاوت داشته و برای تیم کم بضاعت استقلال خوزستان، هر بازی حکم یک فینال را دارد. همان امتیازاتی که اگر اکنون از دست بدهد، ممکن است آخر فصل برایش دردسرساز شوند.

