» فرهنگی هنری » به بهانه استشمام بوی مهر و آغاز فصل مهربانی
فرهنگی هنری - مقالات
کد خبر:32335 | ۴ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۲۰:۱۵

به بهانه استشمام بوی مهر و آغاز فصل مهربانی

پرتو جنوب

یادداشت: اصغر عاشوری

هر که ما را یاد کرد ایزد مر او را یار باد/ هر که ما را خوار کرد از عمر برخوردار باد/ هر که اندر راه ما خاری فکند از دشمنی/ هر گلی از باغ وصلش بشکفد بی خار باد/ در دو عالم نیست ما را با کسی گرد و غبار/ هر که ما را رنجه دارد، راحتش بسیار باد

شعر: میر سید علی همدانی

یکم مهر ماه و آغاز باز گشایی مدارس و شکفتن گل های زیبای تعلیم و تربیت است.
پدران و مادران مدیران و آموزگاران و همه مشاغل و کسب و کارها به یمن آغاز بهار تعلیم و تربیت ازجنب و جوش و رونق ویژه ای برخوردار می شوند و زندگی جان تازه ای همراه با معرفت و آگاهی می گیرد.
چه زیباست این نوشدن و آغاز دوباره زندگی با زنگ معرفت و دانایی.
اما ۷۶ سال پیش مردی از دیار نیکان و بزرگان، انسانی روشنفکر و آینده نگر با اراده ای پولادین، آگاه به جایگاه علم و دانش در بردخون مهد علم و دیانت و سیادت با تصمیمی سخت با هزینه شخصی خود آغازگر تحولی نوین در زادگاه خویش می شود.

مرحوم حاج ابوالقاسم فرزند سالار اسلام قهرمان ملی مبارزه با استعمار انگلیس مرحوم خالو حسین دشتی بردخونی «فولادی» با درخواست از اداره فرهنگ شهرستان دشتی داوطلب تاسیس دبستان و راه اندازی آموزش و پرورش نوین در روستای خود می گردد. او با مکاتبه با اداره فرهنگ خورموج یک باب ساختمان گلی را اجاره یا خریداری می نماید و با فراخواندن فرزندان واجب التعلیم روستا آنان را از مشاغل چوپانی و کشاورزی و صیادی و….به کلاس های درس فرا می خواند و کلاس های درس را با حضور آموزگارانی غیر بومی بنیاد می نهد.
گذر از شیوه آموزشی مکتب خانه و آموزش زیر نظر ملا مکتبی های محلی و حضور در کلاس درس و اموختن زیر نظر معلمان به شیوه نوین مشکلات و معضلات خود را داشت.
مدرسه گریزی و فرار از کلاس درس و معلم و مدرسه مشکلاتی بود که حاج ابوالقاسم را بر آن می داشت تا کودکان فراری و نافرمان راعلی رغم میل باطنی به پای درس معلمان بکشاند و مدرسه را رسمیت بخشد.
ایشان با همکاری مرحوم حاج ابراهیم طاهری معلم قرآن و خدمتگزار مدرسه غایبان کلاس های درس را با دشواری های خاص خود شناسایی و به پای تخته سیاه و کلاس حاضر می نمود.
حاج ابوالقاسم خوشحال و سرمست از عشق سواد آموزی فرزندان دیارش دست به کار بزرگ تری می زند و با کمک مردمان روستا ساختمان دبستان پنج کلاسه با معماری نوین و با مصالح ساختمانی ترکیبی از گل و گچ و با سقفی چوبی از چوب چندل و بلیو بنا می نهد تا کودکان روستا با انگیزه و علاقه ی بیشتری در ساختمانی رسمی با معماری کلاسیک آن زمان به علم آموزی بپردازند.
حاج ابوالقاسم در زمان حیات خود به اهداف و آرزوهای ترسیم شده ی مهر ۱۳۲۷ دست یافت و شاهد تربیت و پرورش فرزندانی باسواد و تحصیل کرده ی دیار بردخون نیز بود و به وجود همه آنان که از پشت میزهای دبستان فولادی برخاسته و سند افتخاری برای کار بزرگ او بودند را از نزدیک مشاهده کرد.
همچنین ایشان و سایر خاندان فولادی با اهدا زمین های متعددی با هدف ساخت مدرسه بهداشت و سایر امکان دولتی سهمی به سزا در توسعه فرهنگی و اداری بردخون ایفا نمودند.
این خیر مدرسه ساز فقط به تحصیلات ابتدایی فرزندان بردخون بسنده نکرده و قانع نمی شد و افراد با استعداد را با حمایت و معرفی خود به مدارس نقاط دیگر مانند دیر کاکی بوشهر و سایر مناطق می فرستاد تا تحصیلات متوسطه را نیز بگذرانند و به دیار خویش برگردند.

اوج افتخارات حاج ابوالقاسم زمانی بود که تعدادی از دانش آموزان دبستان فولادی پس از تکمیل دوران تحصیلات خود به روستا برگشته و به عنوان آموزگار در این دبستان به تدریس پرداختند.
عبدالرسول پولادی، سید هاشم حسینی، (آیت الله حسینی بوشهری، احمد بردستانی، حسین جمالی نیا، عباس جمالی فرد، مهدی فولادی، غلامرضا فولادی(میرزا محمود)، حبیب اله فولادی و شاید دیگرانی که من نام پر افتخارشان را به خاطر ندارم به عنوان آموزگارانی شایسته به دیار خود برگشته و با افتخار برای آموزش و تحصیل فرزندان بردخون در این مدرسه سنگ تمام گذاشتند و دبستان فولادی بردخون را به دبستان روزگار مبدل کردند.
اما در این میان پس از این همه سال تلاش برای گسترش علم ودانش و کوشش برای ریشه کن نمودن بی سوادی و توسعه ی دانایی و معرفت در روستایش بردخون هیچ آثار و نامی از مرحوم حاج ابوالقاسم فولادی این مرد دانش دوست و روشنفکر در دایره فرهنگ و آموزش و پرورش منطقه بردخون به چشم نمی خورد و کمترین ادای احترام برای اولین موسس و بنیان گذار تعلیم و تربیت نوین در شهرستان دیر و منطقه بردخون دیده نمی شود.

اگر بدون حب و بغض و با چشم عدالت به این کار بزرگ و ارزشمند بنگریم باید به این پدر علمی بردخون و دوست دار تعلیم و تربیت جایزه ارزشمند سازمان علمی و آموزشی ملل متحد یونسکو اعطا و اهدا می شد اما دریغ از تنگ نظری و تنگ چشمی و ….
اما شایسته است پس از این همه تلاش و این کار ماندگار به دور از قضاوت های متعصبانه و اغراض شخصی به رسم احترام و قدر دانی از این بنیانگذار شایسته علم ، تعلیم و تربیت،فضا و یا معبری و خیابانی به نام این بزرگ مرد فرهنگ دوست نام گذاری گردد.
تو نیکی میکن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز.

Print Friendly, PDF & Email

دیدگاهتان را بنویسید

  • ×