بکارگیریِ اتباع غیرایرانی توسط مقامات میانی و عالی!، رویگردانی از امنیتِ ملت، دولت و قوانین ملی!
دکتر امان الله دهقان فرد- کارشناس ارشد روابط بین الملل و دیپلمات پیشین ج.ا.ایران – تحلیلگر سیاسی پرتو جنوب
صرف نظر از اینکه خواسته باشیم «اتباع» را با کدام تعابیر گفتاری، املایی و انشایی. زاویه ی دید دینی، مذهبی و اعتقادی و یا رویکرد منطقه ای، بین المللی و پیرامونی «منظور» و «مکتوب» کرده، مورد مطالعه ی جدی قرار داده، به موضوع مطالبه ی ملی تبدیل نموده و نفع و ضررشان را بوسیله ی «چُرتکه» و یا بصورت آماری و ارقام و افعال ریاضی مورد محاسبه ی کلی و جزیی تعیین و اعلام نماییم، ضروری است یک اصل اساسی را متذکر شویم که تا هنگامی کشور و ملت ظرفیت های خالی و پُر نشده ی شغلی داشته و بخش زیادی از جوانان، زنان و مردان با مشکلات ناشی از فقدان کسب و کار آبرومندانه رنج می برند و..، واگذاری و یا برون سپاریِ هر گونه فعالیت اقتصادی و امور درآمدزایی به مهاجران بیرونی، بویژه غیرمجازان و مدرک ندارانِ آنان، قطعا مشارکت آگاهانه در بروز نارضایتی، رویگردانی از ساکنان بومی و وارد کردن ضربه به اجتماع و اموال جمعی و عمومی محسوب می شود.
این، یک واقعیت عینی و رسمیت یافته بین سیاستمداران جهانی و اصل پذیرفته شده توسط مراکز اطلاعاتی و جاسوسی است که معمولا افرادِ تعلق خاطر نداشته به آب و خاک محل زندگی، در آن بدنیا نیامده و نامادری!، مخصوصا کسانی که به شکل «دلبخواهی» و یا «اجباری» بنا هم نداشته بصورت دائمی در آن سکونت و به هر دلیل دیگری تصمیم دارند آنجا را ترک و به زادگاه اصلی و یا بلاد خارجی عزیمت نمایند و..، بهترین گزینه جهت «جذب» و متعاقبا انجام همکاری، جمع آوری اطلاعات و اخبار پنهانی و یا مشارکت در انجام عملیات های روانی و یا سایر اقدامات مورد نظر سفارتخانه و دستگاه های استخباراتی هستند. امری که طی سال های گذشته و جاری، گزارش های آن به موضوعاتی جذّاب و جنجالی برای نویسنده و یا تهیه کنندگانِ سریال و فیلم ها تبدیل و یا دستگاه های قضایی و امنیتی مفصلا راجع به افراد و اشخاصش اطلاع رسانیِ دقیقی را ارایه داده اند.
گر چه تمام تحرکات راجع به اوضاع و احوال داخلی و سیاستگذاری های نظامی، امنیتی و فرهنگی و حتی فعل و انفعالات رخ داده در مجامع عمومی و خصوصی و.. می تواند «سوژه»ای برای مراکز اطلاعاتی، دشمنان خارجی و نفوذیان درونی بحساب بیاید در عین حال آنچه اما بیش از همه مد نظر و نیاز ایشان بوده و همچنان مورد سفارش آنان باقی مانده عبارتند از:
-جلب توجه و اعتماد شخصیت های دسترسی دار به مباحث امنیتی، قانونگذاری، فرهنگی، سیاسی و بویژه مامورین و مسئولین رده بالا و میانیِ اطلاعاتی، نظامی و انتظامی و اعضای خانواده و مرتبطین کاری و حتی عادیِ آنان.
-حضور در مجالس عمومی و شخصیِ مدیران و مسئولان با هدف شناسایی دقیق مترددین اداری، متعلقین خانوادگی و همکاران کاریِ ایشان و متعاقبا تشکیل شبکه ای از نفوذیان و مزدوران جهت انجام اقدامات تروریستی و یا دیگر برنامه های مورد علاقه ی مراکز جاسوسی.
با توجه به این توضیحات و تبیینات!، حالا فرض کنید در همین کشور و بیخ گوش ما و شما افرادی پیدا شوند که خدای ناخواسته!:
-دارای مسئولیت های رده بالای کشوری و لشکری و یا مدیریت عالیِ مراکز فوق محرمانه و سری، همچون ریاست قوای سه گانه، مسئولیت شوراهای امنیت ملی و یا فرماندهی مراکز نظامی، انتظامی و قانونگذاری و سایر مدارج و مقاطع تصمیم گیری و تصمیم سازی، آنهم در سطوح عالی و.. بوده باشند.
-از لحاظ سیاسی، فرهنگی و مذهبی پُست های مهمی را مدیریت کرده و یا همین الان در چنین جایگاه های مهم و مؤثری استقرار داشته و بصورت شبانه روز هم بعنوان مرجع نظریه پردازِ مباحث دینی، اعتقادی و سیاسی در رسانه های دیداری، شنیداری و نوشتاری و فضاهای مجازی به انجام مصاحبه و مباحثه پرداخته و به «چهره»ی مقبولی نائل گردیده اند!.
-و سابقه ای طولانی در امر قانون ریزی پیرامون اتباع خارجی و چگونگیِ رفع بیکاری در مناطق شهری و روستایی و لزوم دستگیری و اخراج مهاجمان به آب، خاک و میهن اسلامی و موارد مشابه را به ثبت رسانیده!.
..لکن وقتی بصورت اتفاقی و یا طبق برنامه ریزی قبلی به باغ ویلاهای اختصاصی، کارگاه و یا مراکز علمی، انتشاراتی و اقتصادی و برج های مسکونی و محل های تفریح و تفرجگاهی شان سَرَک کشیده و مراجعه می نمایی، مشاهده می کنی که در اوج جسارت به هموطنان ایرانی و خیانت در حق افراد جویای کار بومی، متاسفانه «ده»ها بلکه «صد»ها تبعه ی نامتجانس با زبان، مذهب، رسم و رسوم ملی و سنت های محلی را، آنهم با حق و حقوق مُکفی و امتیازات رسمی، به استخدام در آورده و با استفاده از نفوذِ خود و اطرافیان و یا فشار بر مسئولان امور اتباع و مهاجران خارجی در نهادهای مربوطه، اقدام به اخذ مجوزهای اقامتی برای این جمع از غیرمجازانِ عموما افغانستانی نموده اند!.
گاهی پیش خودم فکر می کنم!، که اِی کاش! شخصا می توانستم و این اجازه را پیدا می کردم تا اسامی و مشخصات فردی، آدرسِ محلات مسکونی و منسوبی، شماره مجوزات اقامتی و روادید ورودیِ مأخوذی و شناسه ی پلاکاتِ ثبتی و رسمیِ حداقل تعدادی از این قبیل مسئولان فعلی و قبلی، که با این رفتار و کردارشان عملا «بی اعتمادی» به نسل نجیب ایرانی و «رویگردانیِ» علنی علیه ملت، امنیت و مصوبات و قوانین ملی را به اثبات رسانیده و تاسف آورتر از همه آنکه با این اقدامات ساده لوحانه و گمراهانه!، موجبات افشای اسرار و محرمانه های نظام ج.ا.ا گردیده و … را در فضای رسانه ای و عمومی به سمع و نظر مردمان شریف و جوانان عزیز فاقد کسب و کار و علاّفِ کوچه و بازار اعلام می کردم. و ای کاش تا بیش از این دیرتر نشده دلسوزانی در نهادهای مستقل اطلاعاتی و امنیتی پیدا می شدند که با اقتدار کامل، این دسته از مسئولان و مدیرانِ حقیقتا «ایرانی ستیز» در سطوح عالی، میانی و پائینی را شناسایی و مورد برخورد قاطعانه و عادلانه قرار می دادند!!.
فاعتبروا..
۲۴/فروردین ماه/۱۴۰۴