» آرشیو » برادرکوچکم را بغل کردم و بیرون آوردم و بقیه خانواده را به آتش کشیدم
آرشیو - حوادث - مقالات
کد خبر:11341 | ۱۵ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۴۸

برادرکوچکم را بغل کردم و بیرون آوردم و بقیه خانواده را به آتش کشیدم

پرتو جنوب

تهیه و تنظیم: مسلم احمدی- خبرنگار پایگاه خبری پلیس فارس

براساس یک داستان واقعی

در خانواده احساس بی ارزشی می کردم و به همین دلیل بود که به آن پسر پناه بردم، او دوستم داشت و هر کاری می گفتم، برایم انجام می داد.
تیر ماه سال جاری و در یکی از روستاهای اطراف شهر شیراز، آیسا که ۱۴ سال دارد با آتش زدن منزلشان، باعث فوت پدر، مادر و خواهر و برادرش می شود.
آیسا وقوع این حادثه تلخ را اینگونه توضیح می دهد:
من دارای یک خواهر دوقلو و دو برادر کوچکتر از خودم هستم و پدرم به شیشه اعتیاد دارد. او همیشه خشمگین و عصبانی بود و با من، مادر، خواهر و برادرهایم همیشه دعوا می کرد و ما را کتک می زد.
حدود یک سال پیش با پسری که در کوچه پایین تر از ما زندگی می کرد آشنا شدم. او خیلی به من ابراز علاقه می کرد و من هم او را دوست داشتم.
پس از مدتی گفت من به تو علاقمند هستم و می خواهم با تو ازدواج کنم. من هم موضوع را به مادرم گفتم و او به پدرم انتقال داد، ولی آنها به شدت مخالفت کردند.
خیلی از این موضوع ناراحت بودم. علاوه بر این موضوع پدر و مادرم اصلا مرا درک نمی کردند. چندین بار مادرم به من گفت زنده بودن تو چه فایده ای برای ما دارد. خیلی از این حرف او ناراحت شده بودم.
در خانواده احساس بی ارزشی می کردم و به همین دلیل بود که به آن پسر پناه بردم، او دوستم داشت و هر کاری می گفتم، برایم انجام می داد. او واقعاً مرا درک می کرد.
از طرفی از دست پدر و مادرم خسته شده بودم و خیلی از این وضعیت ناراحت بودم. با خودم فکر کردم، اگر خانه را آتش بزنم و آنها را بکشم، می توانم از دستشان راحت شوم و با پسر مورد علاقه خودم ازدواج کنم.
شب حادثه موقعی که همه خوابیده بودند، به آن پسر پیام دادم و جریان را به او گفتم. او هم آمد که به من کمک کند. من به سمت ظرف نفتی که در منزل بود، رفتم و آن را برداشتم و به اطراف رختخواب ها و همه جای خانه ریختم.
چون خیلی برادر کوچکم را دوست داشتم، او را بغل کردم و با خود به بیرون آوردم و تمام درب ها را قفل کردم، کمی ترسیده بودم و به همین خاطر آتش را من روشن نکردم، پسر مورد علاقه ام به من گفت من می روم و کار را تمام می کنم. بعد هم تکه کارتنی را روشن کرد و به داخل خانه انداخت و با هم فرار کردیم و به سمت باغی در اطراف شهر شیراز رفتیم؛ ولی پلیس پس از یک روز ما را دستگیر کرد.

تجزیه و تحلیل:
در خصوص علل وقوع این حادثه تلخ با مدیر مرکز مشاوره پلیس فارس گفت و گویی انجام دادیم:
سرهنگ “علیرضا ملایی” گفت: پدر آیسا به شیشه و تریاک اعتیاد داشته و به دلیل مصرف مواد مخدر همیشه عصبانی و پرخاشگر بوده و تعادل روحی و روانی مناسبی در منزل نداشته است. مادرش نیز ارتباط خوبی با آیسا نداشته است. آیسا در یک خانواده مغشوش و به هم ریخته پرورش یافته است و به علت کمبود محبت در خانواده، به سمت دوستی با پسر همسایه کشیده می شود و این عدم حمایت از سوی خانواده و سایر مشکلات خانوادگی که وجود داشته، چنین معضل بزرگی را رقم زده است.
وی مشکلات خانوادگی از قبیل: فقدان انضباط در خانواده، عدم حمایت از سوی خانواده، متشنج یا آشفته بودن خانواده، نفاق و ناسازگاری در محیط خانواده، سطح سواد پایین والدین، فقر فرهنگی خانواده ، عدم وجود ارتباطات دوستانه و صمیمانه میان والدین و فرزندان و نداشتن تکیه گاه در خانواده را از علل و عوامل وقوع این حادثه تلخ عنوان می کند.
سرهنگ ملایی اظهار داشت: گرایش به جنس مخالف، آشفتگی عاطفی و فشارهای روحی، عصبانیت و نفرت از شرایط زندگی، تصمیم گیری نامناسب، عدم مهارت در حل مسئله و مهارت های ارتباطی، الگوهای نامناسب رفتاری در محل زندگی و کمبود محبت از مولفه هایی هستند که در وقوع این حادثه نقش اساسی داشته اند.
مدیر مرکز مشاوره معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان فارس برخی از اقدامات پیشگیرانه و توصیه به والدین برای تربیت و کنترل فرزندان را اینگونه بیان می کند:
والدین می بایست نحوه فرزندپروری و چگونگی ارتباط موثر با فرزندان را به خوبی یاد بگیرند.
خانواده ها مهارت های ارتباطی و مهارت حل مسئله را فرا بگیرند تا بتوانند در هنگام وقوع اختلافات خانوادگی، به بهبود روابط درون خانواده به خصوص روابط بین فردی اعضای خانواده کمک کنند.
شرکت خانواده ها در کارگاه های آموزشی و آموزش مهارت های زندگی و مهارت های حل مسئله می تواند بسیار مثمر ثمر باشد.

Print Friendly, PDF & Email
  • ×