سه اصل فراموش شده در فوتبال ایران کدامند؟
محسن بابادی- کارشناس ورزشی پرتو جنوب
در کنار تمامی مشکلات فوتبال کشورمان که پرداختن به هر کدام ساعت ها به طول می انجامد و بایست راجع به هر یک کتابی جامع نوشت، آنچه سبب می شود فوتبال بی کیفیتی از تیم های ایرانی شاهد بوده که حتی فرسنگ ها با معیار ها و استانداردهای فوتبال روز دنیا فاصله داشته باشند، چند موضوع بسیار مهم است که کمتر دیده ام به آن ها پرداخته شود. اکثر اهالی فوتبال پس از بازی های مهم از جمله استقلال، پرسپولیس و سایر رده های تیم ملی به این نکات می پردازند که اگر داور اشتباه نمی کرد یا فلان موقعیت تبدیل به گل می شد یا بهمان گل را نمی خوردند، نتیجه چنین و چنان نمی شد. سال هاست که مجریان و حتی کارشناسان مطرح فوتبال در صداوسیما تنها به این موارد سطحی توجه کرده اما به اصل موضوع که سبب بروز چنین فجایعی شده نمی پردازند. بایست ریشه، اساس و چرایی گل نزدن ها و گل خوردن ها را پیدا کرد. بایست دانست چرا یک تیم در حمله، ضدحمله، دفاع، پرس، مالکیت توپ یا سایر موارد فنی موفق نیست.
اگر بازی های ریال و بارسا به عنوان غول های تکرار ناشدنی دو دهه اخیر فوتبال دنیا با آن همه ابرستاره را معیار قرار داده و بنگریم، به چند موضوع مهم پی برده و کمی به خود می آییم. در فوتبال کشورمان به حاشیه ها و تمامی مسایل فنی اعم از تکنیک ها، تاکتیک ها، انتقال از فاز دفاع به حمله و بالعکس و…اخیرا بیش از گذشته توجه می شود، اما چند مورد مهم را یا برخی مربیان پایه و حتی بزرگسالان آشنایی و دانش کافی نداشته یا دقت نکرده و یا می دانند، اما نمی توانند اجرا کنند. یکی از این چند اصل مهم «« انتخاب بهترین گزینه جهت پاس دادن »» است. مشکل بسیاری از بازیکنان ایرانی آن است که به ندرت مشاهده می شود از بین گزینه های مختلف جهت پاس دادن، بهترین گزینه را انتخاب کنند.
انتخاب دقیق ترین گزینه در شرایط مختلف بازی مسأله بسیار مهمی است که با تکرار، تمرین و آگاهی دادن از سوی مربیان پایه و حتی بزرگسالان پله پله در بازیکنان رشد کرده، نهادینه شده و تبدیل به مهارت می شود. به همین دلیل دارا بودن همین مهارت بازیکنان کشور های صاحب فوتبال در لحظات مختلف بازی بهترین تصمیم ممکنه را گرفته و بازی بسیار کم اشتباهی را به نمایش می گذارند. مشاهده می شود طیف وسیعی از بازیکنان ایرانی تنها به آنچه از درونشان به آنها القا می شود اکتفا کرده و منطق و فلسفه خاصی در پاس دادن و انتخاب گزینه مناسب در آن ها دیده نمی شود. چرا که هیچ گاه آموزش تخصصی در این خصوص ندیده اند و مربیان ریزبینی نیز با آن ها کار نکرده و این موارد را یادشان نداده و گوشزد نکرده اند. در حقیقت قطع و اصلاح های حین تمرین برای مسایل دیگری بوده نه این مورد خاص. اگر هم بوده در حد پاس اول بوده نه تکرار آن در ادامه بازی. در تیم های بارسا و ریالی که از آن ها صحبت کردم و هر بازیشان یک کلاس آموزشی پیشرفته بود، به جرات می توان گفت بیش از ۹۰% پاس های آن فوق ستاره ها بهترین انتخاب ممکنه بود. اما در کشور ما شاید بتوان گفت در خوشبینانه ترین حالت ۶۰% پاس ها به عنوان بهترین گزینه جهت پاس دادن می باشند. به همین دلیل بازی های پراشتباهی را شاهد بوده و شکل گیری کار های تاکتیکی خاصی که منتهی به نتیجه شود را نیز کمتر مشاهده می کنیم. چون کار از ریشه و اساس خراب بوده و بالطبع بازی ها باری به هر جهت و بی کیفیت و تنها لحظاتی کوتاه می توانیم از دیدن یک بازی زیبا لذت ببریم.
بیشتر بخوانید:
از دیگر مواردی که در آموزش آن ها کوتاهی شده و به انتخاب بهترین گزینه جهت پاس دادن نیز مرتبط می باشد، بازیخوانی است. بازیکنان کشورمان در این خصوص نیز بسیار ضعیف نشان داده که آن هم ناشی از عدم آموزش صحیح و اصولی در رده های پایه بوده و بیانگر آن است که درصد زیادی از مربیان نسبت به یاد دادن این مسأله مهم آگاهانه یا ناآگاهانه کوتاهی کرده و یا اینکه اصلا نمی دانند چگونه نحوه بازیخوانی و انتخاب بهترین گزینه جهت پاس دادن را به شاگردانشان بیاموزند. به همین دلیل بازیکنان با کوله باری از اشتباهات فنی غیرقابل جبران پای به تیم های بزرگ و حتی رده های مختلف تیم ملی گذاشته و چنین می شود که نیم قرن به المپیک راه نیافته و قهرمان جام ملت های آسیا نیز نشده ایم. نکته مهم دیگری که در اکثر فوتبالیستهای کشورمان مشاهده می کنم، عدم دانستن و شناخت نسبت به فضاسازی جهت بازی با توپ و بدون توپ است که به مباحث قبلی کاملا مرتبط بوده و طی سال های اخیر در بازی های مهم نیز از این جهت بسیار متضرر شده ایم.
پس اگر تمامی نکات تاکتیکی را به بازیکنان بیاموزیم و از نظر روحی روانی و تکنیکی نیز در سطح مناسبی باشند، اما ندانند یا نتوانند بازیخوانی یا فضاسازی کرده و درک مناسبی از بازی خود و حریف در لحظات و شرایط مختلف نداشته و ندانند چگونه در زمان و فضای مناسب با توپ یا بدون توپ حرکت کرده و توپ را پاس داده یا دریافت یا رها کرده و بهترین گزینه جهت ارسال پاس را نشناسند، قطعا یک فوتبال بی کیفیت و پر از ایراد و اشکال را شاهد خواهیم بود که می طلبد مربیان جوان و بازیکنان بیش از همیشه به این موارد توجه کرده تا شاهد بازی های زیباتری در لیگ های مختلف کشورمان باشیم. لزوم یادگیری بیشتر و ارایه آموزش های اصولی و هدفمند توسط مربیان و رعایت تنها همین سه مسأله اساسی که هر کدام دنیایی برای خود بوده، سطح فوتبال کشورمان را بالاتر برده و آن گاه در چنین بستری، می توان هر تاکتیکی را به بهترین شکل ممکن با بالاترین بازدهی اجرا نمود. چون دیگر دانش، درک و توان بیشتری برای اجرای آن تاکتیک داریم. چرا که در اجرای تاکتیک ها رعایت و شناخت زمان، بازیخوانی و آگاهی از فضا بسیار مهم است.