وعده های پوچ
نویسنده : مرضیه محمودی- مشاور ومددکار اجتماعی کلانتری ۱۱ جمهوری شهرستان “جهرم”
۶ ساله بودم که مادرم را از دست دادم و از آن دوران زندگی با نامادری ام شروع شد .
سال دوم دبیرستان هستم، از لحاظ تحصیلی در طول دوران مدرسه وضعیت خوبی داشتم . همیشه سعی می کردم زرنگ و فعال باشم به طوری که همه معلمان و مربیان مدرسه از وضعیتم راضی بودند .
غم زندگی من از دوران طفولیت آغاز شد. ۶ ساله بودم که مادرم را از دست دادم و از آن دوران زندگی با نامادری ام شروع شد . پدرم همیشه با نامادری بحث داشت و رابطه خوبی با نا مادری ام نداشت .
دو خواهر ناتنی دارم که عزیز دردانه پدرم هستند و انگار من وجود ندارم. هرچیزی دلشان می خواهد برای آنها فراهم می کند . رفتارهای پدرم مرا متقاعد کرده بود که هیچ لحظات خوشی در زندگی شخصی و خانوادگی ام ندارم . اصلا خانواده ام یکبار هم به مدرسه نیامدند تا پیگیر موارد درسی ام باشند، چون به نظرم برای آنان اصلا” مهم نبودم .
پدرم می گفت من نمی توانم خرج تو را بدهم و تو باید ازدواج کنی و من به تنها چیزی که در زندگی ام فکر نمی کردم، ازدواج بود .
یک روز در راه مدرسه با پسری به نام پوریا آشنا شدم، او همیشه مرا تعقیب می کرد و فهمیده بود که من وضعیت مالی خوبی ندارم . یک روز با ماشین گران قیمتش جلوی پای من ترمز زد و من از روی حس کنجکاوی ام سوار ماشینش شدم بدون اینکه به عاقبت کارم فکر کنم .
در ابتدای ورود به من سیگار تعارف کرد، خجالت کشیدم، با دیدن رفتارم گفت “چقدر بچه مثبت هستی! بکش تا از غم و غصه خلاص شوی”، به وی اعتماد کردم و داستان زندگی ام را بعد از چند بار ملاقات برایش تعریف کردم . ولی پوریا کسی که من فکر می کردم نبود، او زندگی مرا نابود کرد و مرا به دام اعتیاد کشاند. هدفش ازدواج نبود و به دروغ به من وعده های آنچنانی می داد که من تو را خوشبخت می کنم. وقتی هم مرا بدبخت و معتاد کرد دیگر جواب تلفن هایم را نمی داد .
نامادری ام چند دفعه مواد مخدر توی کیفم پیدا کرد و مرا به کلانتری معرفی کرد.
ای کاش به هرکسی اعتماد نمی کردم، ای کاش به وعده های پوچ دیگران دل نمی بستم و در دام اعتیاد نمی افتادم .
تجزیه و تحلیل :
یکی از شاخص ترین مشکلات دوره نوجوانی ، عدم توجه و روابط نامناسب والدین با فرزندان است .
خانواده نقش مهمی در پیشگیری از آسیب های اجتماعی دارد وقتی به فرزندان خود توجه نکنید و از آنها فاصله بگیرید دچار افسردگی و انزوا می شوند و به اعتیاد هم روی می آورند .
نوجوانان چون در سن حساسی و دوره آشوب و طوفان هستند، زود آشفته می شوند باید والدین خیلی مراقب نوجوانان خود باشند وحواسشان به رفتار فرزندان در سن نوجوانی باشد .
والدین باید مهارت “نه گفتن” را از همان دوران کودکی به فرزندانشان آموزش بدهند.