» گوناگون » خانه خاص » قربانی باورهای اشتباه
خانه خاص - مقالات
کد خبر:33479 | ۱۸ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۱۲

قربانی باورهای اشتباه

پرتو جنوب

فاطمه عسکری – کارشناس مشاوره کلانتری ۱۲ فخرآباد شیراز

در ۳۰ سالگی با تصمیم خانواده با مردی که بیست و پنج سال از خودم بزرگتر بود، ازدواج کردم.

در واقع خانواده ام باعث این ازدواج شدند، صرفا به این دلیل که فکر می کردند سنم از ازدواج گذشته و چون مجرد هستم و سنم بالا رفته است، باعث ننگ و بی آبرویی آنها می شوم.

خیلی از این موضوع ناراحت بودم و اصلا راضی به این ازدواج نبودم و در آن زمان کسی مرا درک نمی کرد. عامل اینکه خواستگاری نداشتم در واقع همین خانواده ام بودند که در شهرمان از لحاظ اجتماعی و خانوادگی اعتبار خوبی نداشتند، من بی گناه و قربانی باورهای اشتباه خانواده ام شدم.

با یک مرد میان سال ازدواج کردم درحالی که من پرشور و هیجان و او بی حال و وابسته به مواد مخدر سنتی بود چرا که بخاطر وضعیت مالی خوبش که ارث و میراث پدری اش بود و تا به این سن بیشتر آن ارث را برباد داده بود، مرا به زور به ازدواج با این فرد ترغیب کردند که قبلا دوبار ازدواج ناموفق داشته است.

به اصرار مادرم و به قول خودش برای اینکه میراث گیر این فرد بچه من باشد، چند مرتبه باردار شدم ولی متاسفانه به علت استرس و مسایل حاشیه ای زندگی ام بارداری هایم ناموفق بودند، که همین مسئله باعث شد که از طرف خانواده خودم تحت فشارهای روانی و عصبی قرار بگیرم.

بیشتر بخوانید:

 بازی روزگار…

شوهرم که می دید حتی خانواده خودم حمایتی از من ندارند، مرا در خانه و زندگی اش نگه داشته است تا به قول خودش زجرکش شوم  و مهریه ام را ببخشم، اما من به فکر آینده خودم بودم و هستم. به همین خاطر تصمیم گرفتم پنهانی درس بخوانم و مدرک دیپلمم را به بهانه کلاس خیاطی رفتن بگیرم.

اما در همین رفت و آمدهایم به کلاس متوجه شدم شوهرم از نبودن من در خانه سوء استفاده نموده و خانه را محل تجمع دوستان شبیه خودش کرده است. واقعا من مانده ام با بی پناهی که خانواده ام برای من درست کرده اند، از آن طرف هم زندگی سرد و یکنواخت  در کنار کسی که تمام روزش را به فکر خودش است که چه طور آن روز به وی خوش بگذرد. این سردرگمی ها مرا ناامید و مستاصل کرده و آمده ام که با شما صحبت کنم تا تصمیم درستی برای ساختن زندگی ام بگیرم.

 نظریه کارشناس:

تاخیر بیش از حد در ازدواج می تواند برای فرد و خانواده استرس زا باشد به خصوص برای دختران که غالبا فکر می کنند از همسالان خود جا مانده اند. به همین دلیل در چنین شرایطی احتمال انتخاب غلط و ناآگاهانه افزایش می یابد.

وقتی دیر ازدواج می کنند توصیه دیگران این است که زودتر بچه دار شوند و با توجه به سن طلایی باروری گاها اعتماد به نفس زوجین گرفته می شود و استرس های بی شماری بر پیکره ی زندگی سایه می اندازد. حمایت های منطقی خانواده ها در امر ازدواج که جوانان را ترغیب به ازدواج در فرصت زمان مناسب صورت بگیرد و همچنین با آگاهی و تعقل همراه با تحقیق انتخاب گردد، می تواند اساس زندگی مشترکی که در آن رشد و آینده روشن باشد را افزایش بدهد.

Print Friendly, PDF & Email
  • ×