کوچ تو
تب خالِ بدی بر لبم از فاصله افتاد
آندم که غمِ کوچِ تو در قافله افتاد
از پهنه ی آفاق شبی عکس گرفتم
تصویر غمِ پر زدنِ چلچله افتاد
آلاله برآن مویِ پریشانِ تو بستم
افسوس میانِ من و تو صد گِله افتاد
از گریه ی من زلزله شد در نَفَسِ شهر
شادی همه رفت و اثرِ هلهله افتاد
یک بوسه شبی از لب تو قسمت ما بود
زین خاطر شیرین به دلم حوصله افتاد
گیسویِ تو شد طوقِ گرفتاریِ دلها
بازآ زِنبودت همه جا غائله افتاد
ودود ابراهیم زاده – کرج
***
_ برای معرفی و نقد کتاب تازه چاپ شده تان! در این ستون، تماس بگیرید.
_آثار ادبی خود را همچنین می توانید در واتس آپ یا ایتا به شماره ۰۹۱۷۸۲۲۵۸۴۸ علی حاتمی «ع.آیدین»، ارسال فرمایید.
_ به همراه اثر، عکسی «حتی الامکان غیر پرسنلی» از خود بفرستید.
علی حاتمی «ع. آیدین» – دبیر سرویس ادبی پرتو جنوب