نقدی بر فرآیند استعدادیابی در فوتبال پایه: علم فراموششده و استعدادهای نادیده گرفتهشده
حسین روانشاد – مدرس کنفدراسیون آسیا
فرآیند استعدادیابی در فوتبال پایه باید زیربنای رشد حرفهای فوتبال یک کشور باشد. در بسیاری از کشورهای پیشرو، این فرآیند بر اساس شاخصهای علمی، دادهمحور و آزمونهای روانشناختی، بدنی و فنی دقیق انجام میگیرد. اما در فوتبال پایه ایران، متأسفانه روند انتخاب بازیکنان در بسیاری از موارد بر پایه سلیقه شخصی، روابط غیرحرفهای یا نگاههای سطحی و غیرکارشناسی استوار شده است.
در این شرایط، بسیاری از استعدادهای مستعد، پرتلاش و با ظرفیتهای بالقوه بالا، تنها بهدلیل نداشتن فیزیک درشت، چهره نمایشی یا آشنا نبودن با افراد خاص، از چرخه استعدادیابی کنار گذاشته میشوند. این نوع نگاه که بهجای “فوتبال” به “فیسبال” توجه دارد، ضربهای جدی به پیکره فوتبال کشور وارد میکند. انتخاب بازیکنان صرفا بر اساس ظاهر، قد، قدرت جسمی یا حتی نوع دویدن، بدون ارزیابی توانایی تصمیمگیری، خلاقیت، هوش بازی، درک تاکتیکی و شخصیت بازیکن، عملاً یعنی چشمپوشی از مهمترین عوامل موفقیت در فوتبال مدرن.
در شرایطی که فوتبال جهانی به سمت تربیت بازیکنانی با تفکر سریع، تطبیقپذیری بالا و فهم عمیق از ساختارهای تیمی حرکت کرده، در فوتبال پایه ما همچنان معیارهایی غیرعلمی تعیینکننده آینده کودکان و نوجوانان هستند. بسیاری از مربیان استعدادیاب فاقد آموزشهای تخصصی در حوزه روانشناسی ورزشی، رشد حرکتی و آنالیز عملکرد هستند. در نتیجه، فضای استعدادیابی به حیاط خلوتی برای آزمونوخطا یا اعمال سلیقه شخصی تبدیل شده است.
در کنار این، نبود یک سامانه شفاف و منسجم برای ثبت، تحلیل و پیگیری بازیکنان شناساییشده، باعث میشود حتی استعدادهایی که انتخاب میشوند نیز، در مسیر رشد و توسعه خود رها شده یا از بین بروند.
راهکار اصلاح این روند، بازنگری در ساختار استعدادیابی با تکیه بر شاخصهای علمی، آموزش مستمر مربیان پایه و نظارت دقیق بر عملکرد تیمهای استعدادیابی است. همچنین، طراحی برنامههای طولی برای پایش عملکرد بازیکنان و فراهمکردن فرصت برای بروز و رشد تدریجی استعداد، میتواند ضامن کشف و پرورش سرمایههای واقعی فوتبال باشد.
فوتبال پایه، نه محل رقابت والدین و نه میدان نمایش چهرهها، بلکه بستر پرورش آیندهسازان فوتبال ملی است. هرچه این بستر علمیتر، شفافتر و عادلانهتر طراحی شود، آینده فوتبال نیز روشنتر خواهد.