شرمنده پدرم هستم
نویسنده: کارمند رتبه ۱۶ شیرین سلیمان حشمتی – مشاور کلانتری ۲۳ گلدشت شیراز
عمق نگاهش طوری بود که مطمئن بودم دلش شکست، همان لحظه خودم را سرزنش کردم، پدرم چیزی نگفت، ولی همیشه شرمنده اش هستم.
ماجرای من از اینجا شروع شد که در محیط دانشگاه دوستی داشتم که تنهایی منو پر می کرد ولی اهل مصرف سیگار بود.
از رفاقت با آن فرد لذت می بردم و می خواستم با او همراهی کنم و همه جوره باهاش پایه باشم. از همان ابتدا با تمایل خودم سیگار را شروع کردم؛ بوی سیگار را دوست نداشتم ولی به صرف کنجکاوی، جذب ژست سیگار کشیدن شدم . وقتی دوستم سیگار می کشید اعتماد به نفس کاذب را در او می دیدم به همین دلیل ترغیب شدم آن را تجربه کنم. اولین باری که سیگار کشیدم، حالم به شدت بد شد ولی بعد از هر بار استفاده حس بی تفاوت تری نسبت به این موضوع برایم ایجاد می شد.
پدرم در کیفم یک بسته سیگار را دید، خیلی خجالت کشیدم. نگاهم کرد، عمق نگاهش طوری بود که مطمئن بودم دلش شکست، همان لحظه خودم را سرزنش کردم، پدرم چیزی نگفت، ولی همیشه شرمنده اش هستم.
پدرم هیچگاه به هر دلیلی صدایش را برایم بلند نکرده است و مرا تاکنون به خاطر این موضوع سرزنش نکرده است، اما مادرم هر روز به خاطر این موضوع قشقرق راه می انداخت و به من ناسزا می گفت.
هنگامی که آنها خانه هستند سیگار نمی کشم و بیشتر اوقات وقتی تنها هستم و یا داخل ماشینم این کار را می کنم.
ابتدا تفریحی می کشیدم، به این گمان که به آن عادت نخواهم کرد اما از زمانی که با دوستم دچار اختلاف شدیدی شدم و مرا ترک کرد، مصرف من هم بالاتر رفت، چرا که دوست نداشتم گریه کنم و فشار روحی بدی داشتم.
در حال حاضر اعتیاد زیادی پیدا کرده ام و تقریبا هر دو روز یک پاکت سیگار می کشم. احساس می کنم همه اطرافیان متوجه مصرف من می شوند، تصمیم دارم که ترک کنم اما هربار ناموفق هستم، وقتی تنها می شوم خاطرات گذشته مرا آزار می دهد و تمایلم به سیگار کشیدن بیشتر می شود.
در حال حاضر یکی از بستگانم به خواستگاری ام آمده است. او پسر خوبی است و علاقه زیادی به من دارد و من قصد ازدواج با او را دارم؛ نمی خواهم خواستگارم متوجه این موضوع بشود. همچنین نمی خواهم این موضوع سیگار ادامه پیدا کند و روزی مجبور باشم جلو فرزندم سیگار بکشم.
تجزیه و تحلیل:
نوجوانی و جوانی دوره ای است که که با تغیرات شناختی و زیستی و روانشناختی همراه است و بسیاری از افراد در این دوره رشد، درگیر رفتارهای پر خطر از قبیل مصرف مواد دخانی از جمله سیگار می شوند.
بیشتر بخوانید:
یک پُک قلیان برابر با ۲۰۰ نخ سیگار آسیب دارد
به نظرمی رسد رویداد استرس زای زندگی (شکست عشقی )، افسردگی و عدم مهارت حل مسئله و خود کارآمدی پایین این مورد، رفتارهای پر خطر دوستان وهمسالان، عزت نفس پایین ،پیوند ضعیف میان والدین و فرزند و سبک تربیتی سهل گیرانه والدین و عدم خود کنترلی ایشان از عوامل مهم گرایش وی به مصرف سیگار می باشد.
سن نوجوانی یکی از خطرناک ترین دوره هایی است که فرد تحت تاثیر اطرافیان خود قرار می گیرد. در این سن دختران و پسران با حضور در گروه ها، همسالان و مکانهایی که نظارت خاصی از طرف خانواده بر آن وجود ندارد با کشیدن سیگار به صورت تفریحی به آن گرایش پیدا می کنند.
بنابراین خانواده مهمترین نقش را در اعتیاد نوجوانان به سیگار ایفا می کند. سبک صحیح تربیتی توسط والدین، سرگرم کردن نوجوانان به ورزش، مطالعه و تفریح های سالم و نشاط آور مهمترین راه جلوگیری از اعتیاد به شمار می آید.