» فرهنگی هنری » وقتی جزایر ایرانی را از انگلیس پس گرفتیم امارات وجود نداشت
فرهنگی هنری
کد خبر:34436 | ۳۰ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۲۳:۴۹

وقتی جزایر ایرانی را از انگلیس پس گرفتیم امارات وجود نداشت

پرتو جنوب

امارات عربی متحده ۱۹۷۱ (۱۳۵۰ شمسی) تأسیس شد. تخلیه این جزایر دو ماه قبل از آن انجام شده. برنامه انگلیسی‌ها در آن زمان این بوده که اول بحرین را از ایران گرفتند، بعد امارات را تاسیس کردند.

به گزارش پرتو جنوب به نقل از خبرگزاری مهر؛ هر از گاهی ادعاهای امارات متحده عربی بر جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک و ابوموسی _یا آنطور که محلی‌ها می گویند بوموسو_ تیتر رسانه‌ها می‌شود، این بار هم مطرح شدن دوباره این ادعای واهی، موجی در فضای مجازی به راه انداخت. به همین دلیل با علی عزت زاده _دبیر انجمن ایران شناسی ایران_ گفت‌وگو کردیم، تا از روند تاریخی تغییر و تحولات خلیج همیشه فارس و حضور استعمارگران و بخصوص انگلستان در سیر شکل گیری کشورهایی مانند امارات _که عمرشان تازه از ۵۰ سال گذشته است_ بیشتر بدانیم.

مشروح این گفتگو در ادامه می‌آید:

* آقای عزت‌زاده از تاریخچه مالکیت ایران بر جزایر سه گانه و خلیج فارس شروع کنیم!

من ناچارم برگردم به گذشته ما از دوران باستان. این دو دریا یعنی خلیج فارس و دریای عمان قلمرو ایران محسوب می‌شد، به این معنی که سواحل شمالی و جنوبی هر دو قلمرو یا تحت الحمایه بوده، ما از دوران هخامنشی اسناد داریم، دوره ساسانی داریم، دوره اشکانی هم داشتیم منتها از دوره اشکانی به دلیل اینکه اسناد خیلی قوی تاریخی وجود ندارد دقیق نمی‌شود گفت. ولی تا دوره ساسانی مدارک و اسناد وجود دارد و مشخصاً می‌توانیم بگوییم، در دوره اشکانی هم قابل حدس است. بعدتر در دوره اسلامی، بعد از سقوط مغول‌ها یک فطرتی داریم، که حکومت‌های ملوک الطوایفی داریم در ایران.

* در واقع زمانی است که ایران تجزیه شده است.

بله بله، ملوک شبانکاره می‌روند و کشور عمان امروز را می‌گیرند، و منطقه شمالی شبه جزیره عربستان را در اختیار می‌گیرند.

* تا چه زمانی بر این مناطق حاکم بودند؟

این رابطه همینجور وجود داشته تا اینکه استعمار به وجود میاید. استعمار زمانی به وجود میاید که اروپایی‌ها موفق می‌شوند با کشتی‌های اقیانوس پیما از دماغه امید نیک عبور کنند و بیایند به سمت آسیا. یعنی دیگر به راه زمینی هند و چین از طریق ایران نیاز ندارند.

* اولین کسانی هم که آمدند پرتغالی‌ها بودند؟

بله، اول پرتقالی‌ها بودند، بعد اسپانیایی‌ها، بعد هلندی‌ها و دست آخر انگلیسی‌ها. اینها یکی از جاهایی که میایند ایران است، یعنی خلیج فارس. روز ملی خلیج فارس مان، در واقع روزی است که در دوره شاه عباس کبیر، سپاه ایران به فرماندهی الله‌وردی‌خان موفق می‌شود که بندر گمبرون را آزاد کند.

* که بعد نامش می‌شود بندر عباس.

بله، بندرعباس نامیده می‌شود. در واقع با آزاد کردن بندر گمبرون تمام سواحل جنوبی ایران از پرتغالی‌ها پاکسازی می‌شود؛ پرتغالی‌ها در جزیره هرمز مرکز کارشان را قرار داده بودند، بعد هم روی بحرین انگشت گذاشته بودند. دقت کنیم که بحرین فقط جزیره بحرین امروز نبوده، یعنی کشور بحرین امروز؛ بلکه سواحل جنوبی خلیج فارس نزدیک به بحرین هم بوده که شامل همین دوبی و جبل علی و ابوظبی و…

* یعنی بخش‌هایی از امارات متحده عربی امروز.

و حتی بخشی از عربستان امروز، همه جا جزو بحرین حساب می‌شده. آن موقع هنوز این کشورها به وجود نیامده بودند، کشور عربستان هم وجود نداشته، یعنی حکومتی آنجا وجود نداشته! در کل زیر نفوذ عثمانی بوده این مناطق. در آن زمان شاه عباس یک ترفند خیلی زیبایی به کار می‌برد، با توجه به رقابتی که استعمارگرها با همدیگر داشتند، انگلیسی‌ها و هلندی‌ها را علیه پرتغالی‌ها استخدام می‌کند. چون ما نیروی دریایی نداشتیم آن موقع، و موفق می‌شود که پرتغالی‌ها را بیرون کند. یعنی معاملاتی بوده و روابطی بوده. مهم این است که ما وقتی میگوییم خلیج فارس اسمش خلیج فارس است، یعنی خلیج فارس مال ماست، مال ایران است. وقتی مال ایران است تمام جزایرش هم مال ایران است!

* پس این ادعا از کی به وجود آمد؟

این ادعا را ما در دوران جدید داریم، که از زمان صفویه تا امروز حساب می‌شود. تا آن زمان ما این اقتدار را دیکته کردیم، در زمان صفویه انگلیسی‌ها با ایران رابطه خوبی داشتند و رفته بودند و تازه داشتند استعمار را در هند شروع می‌کردند. یعنی پرتغالی‌ها را انداختند بیرون و خودشان رفتند جایشان. آن زمان انگلیسی‌ها نمی‌خواستند ایران را اشغال کنند، ولی انواع و اقسام دسیسه‌ها را علیه ایران چیدند، از جمله اینکه آمدند و جزایر خلیج فارس را در دوره قاجار اشغال کردند. ما کماکان در دوره قاجار نیروی دریایی نداشتیم، تا اینکه ناصرالدین شاه قاجار یک ناو جنگی سفارش می‌دهد به نام پرسپولیس، به همان انگلیسی‌ها هم سفارش باید می داده. آنها همچنان از طریق جزایر و بنادر خلیج فارس به ما فشار می‌آوردند، حتی وقتی می‌خواستند هرات را از ایران جدا کنند، آمدند و جزایر را گرفتند و بنادر را گرفتند که به ایران فشار بیاورند. خرمشهر را گرفتند، بوشهر را گرفتند، که توضیحش مفصل است این داستان. انگلیسی‌ها آنجا حاکم محلی دست نشانده می‌گذاشتند، ولی در واقع اینها خاک اشغالی ایران بوده!

*سندی برای این‌ادعا وجود دارد؟

در مورد بحرین یک سندی هست از یک روزنامه به زبان فارسی چاپ بحرین، خطاب به دکتر مصدق. موقعی که مصدق نخست وزیر ایران بود، به دلیل اینکه همین انگلیسی‌ها نفت ایران را تحریم کرده بودند؛ ما درآمد نداشتیم. مصدق اوراق قرضه میفروخته و ملت کمک می‌کردند به دولت برای اداره کشور، حاکمان و در واقع والیان بحرین _استاندار به تعبیر امروز_ در این روزنامه خطاب به دکتر مصدق گفتند که از این اوراق قرضه برای ما هم بفرستید!

* یعنی ما هم کمک کنیم به اداره ایران، یعنی خودشان را ایرانی می‌دانستند.

در واقع بله، از این واضح‌تر؟ به زبان فارسی نوشته است، در حالی که همان موقع هم بحرینی‌ها ۹۰ درصدشان عرب زبان بودند؛ ولی زبان ملی که زبان فارسی است را بلد بوده‌اند. این نشان می‌دهد که در دوره مصدق هم بحرین جز ایران بوده و بحرین طی توطئه ای از ایران جدا شده، حالا به بحرین نمی‌پردازم.

* بحرین داستان مفصلی دارد، اما برویم سراغ این سه جزیره.

این سه جزیره را انگلیسی‌ها در اشغال خودشان داشتند، در زمانی که هنوز امارات متحده عربی تأسیس نشده بود. بعد از اینکه ایران به بحرین استقلال داد و در واقع از ایران جدا شد _البته ظاهراً بین این دوتا اتفاق سندی وجود ندارد که به هم مربوط باشند_ ولی نزدیکی زمانش و توالی که به وجود آمده و اینکه انگلیسی‌ها آنجا را تخلیه کردند و ایران رفت آنجا نیرو برد و مستقر شد، نشان می‌دهد که به هم ارتباط داشته و چندان بی ارتباط نبوده. موقعی که ایران به بحرین استقلال داد هم هنوز امارات متحده عربی به وجود نیامده بود، این سه جزیره را بریتانیا تخلیه کرد.

* دقیقا یعنی بریتانیا خاک اشغال شده ایران را تخلیه کرد.

بله، خب امارات متحده عربی که آن موقع وجود نداشته اصلاً. این یک ادعای واهی است.

* از لحاظ زمانی چه تاریخی می‌شود؟

ببینید، امارات عربی متحده ۱۹۷۱ تأسیس شده، که می‌شود ۱۳۵۰ هجری شمسی. تخلیه این جزایر فکر می‌کنم دو ماه قبل از آن انجام شده. برنامه انگلیسی‌ها در آن زمان این بوده که اول بحرین را از ایران گرفتند، بعد این جزایر را تخلیه کردند و بعد امارات متحده عربی را به وجود آوردند، بعد قطر را به وجود آوردند. امارات و قطر و کویت هم همینجور به دنبال اینها؛ و کشورهایی که از عربستان سعودی تجزیه شدند. خیلی داستان مفصلی دارد.

* این تقسیم بندی ها سر نفت بودند؟

طبیعتاً. حالا اینجا مناقشه ما و درگیری ما با امارات متحده عربی است که پس از اینکه ما این جزایر را از انگلیسی‌ها پس گرفتیم تأسیس شده، چه جوری می‌تواند صاحب آنجا باشد؟ این اصلاً منطقی نیست، ولی دنیا دنیای زور است و ایران هم یک جلوه بدی توی دنیا پیدا کرده، بخشیش به ناحق و بخشیش هم متأسفانه تقصیر خودمان است که کوتاهی کردیم. این باعث می‌شود که صدای ما شنیده نشود، صدای آنها شنیده بشود. ضمن اینکه آنها پول هم خرج می‌کنند و پول همه جا بالاخره کار خودش را انجام می‌دهد.

*چرا این کار را می‌کنند؟ چه ارزشی برایشان دارد؟

شاید فکر کنید مثلاً گاز دارد و نفت دارد؛ یک مقدار محدودی در ابوموسی هست، تنب بزرگ و کوچک چیزی ندارد. ولی مسئله اصلی چیست؟ اگر شما روی نقشه نگاه کنید به جز پرستیژ که خیلی مهم است، هنوز هم تمام جزایر خلیج فارس ایرانی‌اند. به استثنای جزایری که توی محدوده توافق‌های بین المللی آب‌های آزاد جزایر ساحلی حساب می‌شوند. به جز جزایر ساحلی تمام جزایر خلیج فارس ایرانی اند، یعنی فقط این سه تا نیستند. شما اینها را نگاه کنید ببینید که فاصله شأن با ایران بیشتر است تا فاصله شأن با امارات. بعد به بحرین نگاه کنید، ببینید بحرین کجاست؟ ما اگر بحرین را داشتیم و یک لشکر زرهی هم آنجا داشتیم، نیروی دریایی آنجا داشتیم، به همه این کشورهای عربی مسلط بودیم!

ببینید، اینها برنامه ریزی هایی است که آنها کردند. الان هم درگیری ما با امارات درگیری ای است که انگلیسی‌ها به وجود می‌آورند و همان‌ها هم دارند توی زمینش بازی می‌کنند. شما دقت کنید به آمریکا. آمریکا خیلی به ایران بدی کرده، بالاخره یک منافعی دارد، امپریالیست است و نفع خود را در زیان دیگران جستجو می‌کند. ولی آمریکا در این زمینه همه اش سکوت کرده! شما پیدا کنید ببینید آمریکا کجا آمده گفته جزایر سه گانه؟! هیچ وقت نگفته. حالا چین می‌رود با آنها معامله‌هایش را می‌کند و از این حرف‌ها هم میزند. حتی روسیه، مثلاً این دوتا شریک استراتژیک ایران هستند. ولی چرا این کار را می‌کنند؟ برای اینکه امارات با آنها معامله‌های بزرگی دارد، منافعش از ایران بزرگ‌تر است برای آنها. آنها می‌بینند با ایران هر کاری بکنند هیچ مجازاتی نمی‌بینند، اما اگر با امارات شوخی کنند ممکن است برود سراغ یکی دیگر! ممکن است ضرر کنند!

به هر حال ما در اینجا باید نگاه کنیم که چه کشورهایی از این قضیه حمایت می‌کنند چه کشورهایی از این قضیه حمایت نمی‌کنند، و سعی کنیم که یک بازی دیپلماسی خوب راه بیاندازیم با همراهی آنهایی که حمایت نمی‌کنند. آمریکا می‌توانست بیاید یک دادی بزند یک منفعتی اینجا برای خودش پیدا کند مثلاً علیه ایران، به خصوص که رابطه خوبی هم با ایران ندارد. پس ما باید ببینیم که مثلاً با آمریکا چکار می‌توانیم بکنیم. این یک نکته خیلی مهم است، مسئله هم تمامیت ارضی ایران است هم پرستیژ و هم منافع ایران و هم در واقع امنیت ایران. در خلیج فارس برای ایران همه اینها هست.

فاصله ۱۲ مایل دریایی از خط مبدا ساحل هر کشور به عنوان مرز آب‌های سرزمینی آن کشور تعریف می‌شود،
خط خاکستری مرز آب‌های سرزمینی و خط قرمز مرز آب‌های فلات قاره ایران است.

 

* ضمن اینکه این سابقه تاریخی و فرهنگی وجود دارد، حالا اینکه چقدر امروز نمود دارد بحث دیگری است. ولی وقتی که یک چیزی یک تاریخچه و سابقه‌ای دارد نمی‌شود که به این راحتی تغییرش داد. امارات از چه موقعی این ادعا را به عنوان یک ادعای بین المللی مطرح کرد؟

ببینید، کشور امارات بر اساس یک توافق تشکیل شده است. این از اسمش هم پیداست: امارات متحده عربی. یعنی چند تا امیرنشین، ۷ تا شیخ نشینند که با همدیگر اتحادیه تشکیل داده‌اند. اینها اختلاف‌هایی هم دارند ولی به عنوان یک کشور حالا با هم کنار آمده‌اند. این‌جور گفته می‌شود که ابوظبی نزدیک تر هست به بریتانیا، و دبی نزدیک‌تر هست به آمریکا. یکی از این شیخ نشین ها که کاملاً چسبیده به هم هستند، اسمش عجمان است. شما اصلاً توی اسمش می‌بینید که ایران دارد موج میزند! تمام این کشورهای و تمام سواحل جنوبی همه جزئی از خاک ایران بودند، وقتی به دوران باستان نگاه می‌کنیم و حتی میانه دوره اسلامی اینها ایران هستند و به هر حال ریشه ایرانی دارند. شکل دهندگان تجارت و صنعت در امارات غالباً ایرانی اند _ غربی‌ها سر جای خودشان_ ولی در منطقه بسیاری از ایرانی‌ها مهاجرت کردند، ضمن اینکه به دلیل قرابت نژادی که داریم به هم شبیه هم هستند. یعنی خیلی راحت این عرب‌ها اسم‌ها را مُسَخر خودشان می‌کنند. مثلاً فرض کنید حمید اکبری را میگویند شیخ حمید اکبر، کسی هم متوجه نمی‌شود اصلاً. به جز اینکه حدس می زنید که مثلاً حمید اسمی نیست که عرب‌ها معمولاً بگذارند، اکبر اسمی نیست بگذارند، هرچند که عربی است. این در قطر هم همین طور است، در کویت همینطور.

* در حاشیه شمالی خلیج فارس و ساحل ایران خیلی از مردم هستند که مثلاً خودش اینجاست و برادرش توی کویت و قطر. طرف اینجا زندگی می‌کند و عمویش آنجاست.

این را ما باید در نظر بگیریم، شما ببینید مادر امیر قطر ایرانی است. خانمی از شیراز. آنها تا حدی اصلاً ایران را هم مال خودشان می‌دانند؛ ما این را باید تا حدی بپذیریم و بیاییم هدایتش کنیم. ما باید بتوانیم درست هدایت کنیم، که اگر حرکتی انجام بدهند به نفع ما در بیاید. این ادعایی که اینها دارند، از زمان پهلوی هم چک و چانه می‌زدند، اسنادش هم هست. ولی بریتانیا مثل یک اهرمی مثل یک بختکی ازش استفاده می‌کرده از زمان پهلوی. یک دوره کوتاهی که طول کشید از وقتی امارات تأسیس شد تا حکومت پهلوی سقوط کرد.یعنی از همان اولی که امارات تشکیل شده این ادعا را داشته، منتها کسی آن موقع بهشان اهمیتی نمی‌داده. الان ثروت پیدا کردند، سروصدا پیدا کردند.

Print Friendly, PDF & Email
  • ×