آسیب های طلاق برای کودکان
گردآورنده : نرجس اسدی – مشاور کلانتری ۱۱ زند شیراز
فرزندان طلاق در طی فرایند طلاق و بعد از طلاق در معرض آسیبهای گوناگون قرار میگیرند.
تجربه جابجا شدن کودک بین دو خانه و والدین میتواند برای او گیجکننده و سخت باشد. موارد زیر برخی از آسیب های طلاق بر کودکان است:
احساس گناه در کودک
کودکان گاهی در مورد اینکه والدین آنها را دیگر دوست نداشته باشند، نگرانی پیدا میکنند. برخی کودکان در مورد جدایی والدین خود را سرزنش میکنند. آنها در این مورد خود را مقصر دانسته و گاها فکر میکنند رفتار بدی داشته یا کار اشتباهی کردهاند. به همین دلیل این کودکان همواره ترس از طرد شدن و رها شدن از سمت والدین خود را دارند.
پرخاشگری از آسیب های طلاق برای کودکان
پرخاشگری کودکان در سنین بالاتر نسبت به طلاق والدین بیشتر دیده میشود. آنان گاها یک یا هر دو والد را در این جدایی مقصر میدانند. به این ترتیب رفتارهای پرخاشگرانه، مقابله ای در مقابل آنها نشان میدهند. در این زمینه مطالعه مقاله خصوصیات بچه های طلاق اطلاعات مفیدی را در اختیارتان قرار میدهد.
مشکلات رفتاری و اضطراب
کودکان طلاق ممکن است طیفی از اختلالات اضطرابی، پرخاشگری یا مشکلات رفتاری را در دوره ای نشان دهند. با وجود این نحوه برخورد والدین و کمک به آنها برای پذیرش سبک جدید زندگی و دریغ نکردن حمایت و توجه کافی با وجود جدایی میتواند تا حد زیادی از بروز مشکلات آنها و کاهش استرس طلاق در کودکان جلوگیری کند. به علاوه بر اساس پژوهشهای روانشناختی، کودکانی که در خانه با دو والد اما دارای مشاجرات زیاد و در جو پر تنش هستند، نسبت به کودکانی که در خانوادهای تک والد اما در جوی آرام زندگی میکنند، به مراتب مشکلات و آسیبهای عاطفی بیشتری تجربه میکنند.
طلاق و سن فرزند و تاثیر آنها
توصیه ای که برای والدینی که تصمیم نهایی را برای برای جدایی خود گرفته اند این است که حداقل سن فرزندان خود را در نظر بگیرند چه بسا والدینی هستند که به دنبال شناسایی بهترین سن بچه ها برای طلاق می باشند. این را باید به یاد داشته باشید که طلاق در هر حالتی و در هر سنی نمی تواند برای فرزند اتفاق خوشایندی باشد. اما گاهی والدین در مقابل آسیب های بدتری بین گزینه بدو بدتر گزینه ی بد را انتخاب می کنند.
*نکته: قابل توجه اینکه هیچ سنی نمی تواند به عنوان سن مناسب جدایی والدین دانست زیرا هر سنی شرایط و بحرانی را همراه خود دارد که باز هم بسته به میزان آسیب هر سنی را جداگانه مورد بررسی قرار داد.
کودکان زیر ۳ سال معمولا دچار اضطراب و بی اعتمادی می شوند که این اختلالات خود عواقبی چون شب ادراری، اختلال در خواب و تیک عصبی را به دنبال دارد.
-۳ تا ۶ سالگی: که بحران این سنین تاثیر در کاهش اعتماد به نفس کودکان دارد حال اگر این جدایی بدون تنش اتفاق بیفتد و کودک با کمک روانشناس و مهد کودک می تواند روند بهتری را طی کند و دچار آسیب کمتری خواهد شد.
-۷ تا ۱۲ سالگی : در سنین مدرسه کودک ممکن است در ابتدا خود را مقصر و احساس غم و اندوه کند که در برخورد با همنوعانش به شکل خشم و نفرت و بد خلقی جلوه کند.
-سن بلوغ: سن بلوغ تقریبا حساس ترین سن برای جدایی والدین محسوب می شود. بحران شخصیت، تخریب هویتی که در قالب رفتارهای پر خطر ممکن است بروز کند. که پیامدهایی به دنبال خواهد داشت مثل روی آوردن به مصرف مواد، افت تحصیلی شدید، خودکشی، رفتارهای پرخطر جنسی .
*نکته: استفاده از مشاورین در سن بلوغ فرزند از اساسی ترین نیاز نوجوان که در این سن نوجوان هم باید از سوی مشاور و هم از سوی والدین باید نسبت به این جدایی توجیه و قانع شود.
پس از ۱۸ سالگی: فرزندان در این سن بیشتر توانایی درک و پذیرش موضوعات را دارند یا شاید بهتر قانع شوند با این تفاسیر که در این سن دیگر شما نمی توانید کنترلی روی رفتار او داشته باشید چرا که فرزند شما ممکن است توصیه ها و مسیر های شما را ناموفق بداند.
تفاوت واکنش مردان و زنان به طلاق
مردان و زنان خیلی اوقات واکنشهای متفاوتی نسبت به جدایی نشان میدهند. با وجود تفاوتهای آماری در شدت تجربیات، بیشتر نشانهها در هر دو جنس تا حدی یکسان است. کنار آمدن با طلاق مانند هر از دست دادن دیگری است. فرد برای کنار آمدن باید مسئله را درک کند. آن را حس کند و بپذیرد. به این ترتیب فرد میتواند با زندگی جدید سازگار شود.
بیشتر بخوانید:
این تفاوت واکنش ها تحت تاثیر شرایط روحی، موقعیت اجتماعی، میزان حمایت عاطفی اطرافیان می باشد.اما نباید تفاوت زن و مرد در نوع نگرش و تفاوت ساختار روانی آن ها را فراموش کرد.
واکنش مردان به جدایی
طلاق میتواند آسیب و عوارض بیشتری برای مردان داشته باشد. مردان پس از طلاق بیشتر در معرض افسردگی اساسی قرار میگیرند. همچنین احتمال وابستگی آنها به مواد مخدر بیشتر از زنان است. مردان در این شرایط همچنین در خطر بیشتری برای مشکلات سلامت جسمی مانند حملههای قلبی قرار دارند.
مردان سوگ حاصل از جدایی را نسبت به زنان دیرتر شروع میکنند. به همین دلیل فرایند سوگواری برای آنها طولانی تر میشود. مردان در مراحل اولیه جدایی، ممکن است در حال انکار باشند.در مواجه با طلاق، مردان برای کاهش استرس بیشتر به عمل کردن به جای ابراز کلامی احساسات، میپردازند. از جمله کارهایی که برای مقابله ممکن است انجام دهند، شامل کار کردن خیلی زیاد، روابط جنسی متعدد و غیر جدی، دوری کردن از خانه جدید میباشد.
واکنش زنان به جدایی
زنان عموما آسیبهای عاطفی ناشی از طلاق را زودتر از مردان تجربه میکنند. احساسات منفی میتواند در ابتدا در آنها شدیدتر باشد. زنان بیشتر از مردان پس از طلاق دچار مشکلات اقتصادی میشوند. در به دوش کشیدن مسئولیتهای مالی زندگی بیشتر ممکن است با دشواری روبرو شوند. همچنین خیلی اوقات به دلیل حضانت فرزندان، مسئولیتهای خانه داری و هزینههای زندگی برای آنها بیشتر است.
زنان در مواجه با طلاق، با مشکلات جسمی کمتری مواجه میشوند. چرا که زنان بیشتر احساسات منفی خود را با واکنشهایی مثل گریه کردن، ابراز میکنند و در مورد آن با دیگران بیشتر حرف میزنند.