» آرشیو » چند شعر کوتاه از کتاب «آفتابگردان ها هم خدایی دارند»
آرشیو - ادبیات
کد خبر:14517 | ۲۸ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۳۹

چند شعر کوتاه از کتاب «آفتابگردان ها هم خدایی دارند»

پرتو جنوب

 

۱
لعنت
بر دهانی که بی موقع هم باز نشد
بگوید
دوستت دارم

 

۲
ترکش
این همه بچه بازی برای چیست
مثل تیر نامرد
حرفت را مردانه بزن

 

۳
نای صحبتم نیست
و تنم
گوشه گوشه اش تیر می کشد
شبیه ایران
که از درد
دو قرن سکوت کرده بود

 

۴
قرارمان
چهارشنبه عصرها
پای همان نیمکت همیشگی
تو غزل غزل باران می شوی
من
لب هایت را رباعی می کشم
تو ردیف تمام قافیه ها می شوی
من
دوستت دارم را
پای سیاهی چشمانت سپید می نویسم

 

محمد جلیلوند- الیگودرز

 

 

علی حاتمی «ع. آیدین» – دبیر سرویس ادبی پرتو جنوب

Print Friendly, PDF & Email
  • ×