» آرشیو » برزخ
آرشیو - خانه خاص - مقالات
کد خبر:14348 | ۲۴ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۰۳

برزخ

پرتو جنوب

معصومه ارشدی – مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری ۱۱ شهرستان پاسارگاد استان فارس

وقتی دوستان یا اطرافیانم را می دیدم و زندگی آنها را با خودم مقایسه می کردم جز آه کشیدن کاری از دستم بر نمی آمد، همیشه با خودم می گفتم ” کاش پدر و مادر دیگری داشتم”.
۱۸ سال دارم، یادم نمی آید که از چند سالگی دعوا و اختلافات من با خانواده ام شروع شد.
آنها را دوست داشتم ولی به مرور که دیگر صحنه های قشنگ و زیبای زندگی جای خود را به صحنه های تلخ داده بود باعث شد دیگر خسته شوم.
وقتی دوستان یا اطرافیانم را می دیدم و زندگی آنها را با خودم مقایسه می کردم جز آه کشیدن کاری از دستم بر نمی آمد، همیشه با خودم می گفتم ” کاش پدر و مادر دیگری داشتم”.
به یاد دارم یک روز که خیلی ناراحت بودم و بغض شدیدی گلویم را گرفته بود ، احساس دلتنگی عجیبی کردم . دلم می خواست کسی باشد که با او درد و دل کنم کسی که شبیه مادرم نباشد. ناخودآگاه به یاد پیامک های احساسی و دلنشینی افتادم که مدتی است برایم ارسال می شد و بارها برای جواب دادن به آنها سر دو راهی قرار می گرفتم.
به سراغ تلفن همراهم رفتم و این برای اولین قدم کافی بود که طی چند ماه رابطه عاطفی شدید و کاذبی بین من و “سامان” شکل بگیرد.
رابطه ما از طریق تلفن همراه بود، چون او می گفت شهر دیگری زندگی می کند و نمی توانیم همدیگر را ببینیم و من به شخصیتش و به گفتار احساسی اش اعتماد کردم. به طوری که حتی زمانی که از من عکس های شخصی ام را خواست برایش ارسال کردم چون آرزوی من ازدواج بود . چندین مرتبه این مسئله را طرح کردم ولی هر بار با دلایل توجیه کننده وی روبرو می شدم و خودم را قانع می کردم که شاید حق با او باشد و من عجله می کنم .
ماه ها گذشت تا اینکه یک روز با درخواست عجیب سامان روبرو شدم . او مرا تهدید کرد که “اگر به کارهایی که می گویم عمل نکنی ازعکس هایت استفاده خواهم کرد”.
برای اولین بار در زندگی واقعا ترسیدم . از یک طرف نمی توانستم چیزی به خانواده ام بگویم چون نگران واکنش آن ها بودم چرا که آبرو برایشان خط قرمز بود. از سویی به نفر دومی هم نمی توانستم اعتماد کنم . بارها تکرار کردم: “باید چه کنم؟”.
در برزخی عجیب و سرنوشت ساز گرفتار شده بودم و در ذهنم این بود که “ای کاش کسی بود که در این شرایط کمکم کند.

*تحلیل کارشناس:
خانواده به عنوان کانون درک و حمایت معنوی از فرزند جایگاه مهمی در از بین بردن یا بوجود آوردن آسیب ها برای فرزندان می باشد و هر گونه سهل انگاری در قبال پاسخگویی به نیاز فرزندان می تواند پیامد های غیر قابل جبران به همراه داشته باشد.
از جمله آسیب های فردی شکل گیری رابطه در فضای مجازی شامل خشونت، پرخاشگری، افسردگی، تنهایی، دور شدن از جمع های خانوادگی، رها شدن در محیط های آلوده می باشد. رابطه ای که در فضای مجازی شکل می گیرد فرصت شناخت عمیق را نخواهد داد و درگیر شدن در روابط عاطفی در این فضا به معنی اختیار عمل داشتن، حس راحتی، آلودگی خیال و… است. چرا که دو طرف مسئولیتی در قبال رابطه خود ندارند و تنها مجرای ارتباطی آن ها فضای چند اینچی گوشی هایشان است.
افراد در ابتدا به عنوان همدردی با افراد مختلف وارد گفتگو می شوند اما رفته رفته صمیمیت روابط افزایش یافته و دامنه آن گسترده می شود. روابطی که بدون هیچ مانعی رشد یافته و دامنگیر بسیاری از زندگی ها می شود . لذا باید به هیچ عنوان در این فضا فریب نخورد و از همه مهم تر افشا گری کردن در این فضا می تواند پیام های غیر قابل جبران به همراه داشته باشد.

Print Friendly, PDF & Email
  • ×