نامه ای به موسا بیدج
می پذیرم آرزوها از آهِ روزها بلندترند هنوز !
سرم به سنگ خورده است پدر !
سنگ هایی
که از خانه و کاشانه بویی نبرده اند !
در گوشِ بادهای مدیترانه
آسیابی به نوبت نیست !
عشق هم همیشه دست از پا درازتر به خانه برمیگشت !
میخواهم بگویم
تشنگی کم دست هامان را بالا نبرد
زندگی در خاورمیانه
بطری تاریکی ست که
نمی دانیم شراب است یا باروت !
محمد صفائی – تابستان هزار وچهارصدوسه
***
_ برای معرفی و نقد کتاب تازه چاپ شده تان! در این ستون، تماس بگیرید.
_آثار ادبی خود را همچنین می توانید در واتس آپ یا ایتا به شماره ۰۹۱۷۸۲۲۵۸۴۸ علی حاتمی «ع.آیدین»، ارسال فرمایید.
_ به همراه اثر، عکسی «حتی الامکان غیر پرسنلی» از خود بفرستید.
علی حاتمی «ع. آیدین» – دبیر سرویس ادبی پرتو جنوب