ای دل…
ای دل نکن دیوانگی، پروانه بودن تا به کی
با این حقارت پیشگان، هم خانه بودن تا به کی
در سوگ بی مهری نشین، هر روز و هر شب نازنین
با قوم و آیین های خود، بیگانه بودن تا به کی
از درد این بیگانگی، ترسم به خاموشی رسی
ای دل جفا بر خود مکن، فرزانه بودن تا به کی
در خود اگر گم گشته ای، از یاد و خاطر رفته ای
مانند مرغی در به در، بی لانه بودن تا به کی
این گونه با این ناهمانندی به تنهایی محض
تنها رسیدن تا به کی، یک دانه بودن تا به کی
هم چون قناری در قفس، کز کرده بی جان، بی نفس
در شهر خود بی خانه بی کاشانه بودن تا به کی
افتاده ای در چنگ شب، سر تا به پا بگرفته تب
گنجی ولی ساکن در این ویرانه بودن تا به کی
ای دل نکن دیوانگی، “پالی” دگر عاقل شده
دست از سرش کی می کشی، دیوانه بودن تا به کی
علی حسین پالیزدان
***
_ برای معرفی و نقد کتاب تازه چاپ شده تان! در این ستون، تماس بگیرید.
_آثار ادبی خود را همچنین می توانید در واتس آپ یا ایتا به شماره ۰۹۱۷۸۲۲۵۸۴۸ علی حاتمی «ع.آیدین»، ارسال فرمایید.
_ به همراه اثر، عکسی «حتی الامکان غیر پرسنلی» از خود بفرستید.
علی حاتمی «ع. آیدین» – دبیر سرویس ادبی پرتو جنوب