» آرشیو » چند شعر کوتاه از قاسم بغلانی
آرشیو - ادبیات
کد خبر:13535 | ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۰۷:۳۴

چند شعر کوتاه از قاسم بغلانی

پرتو جنوب

۱

صندلی ها میز را در آغوش می کشند
من دندانم را با انگشتانم

یک تلویزیون
در سرم
سوپ سوسک پخش می کند

تاریکی چه صدای بلندی دارد!

۲

تلویزیون لعنتی مثل کله ام پر
کانال ها
خودم را به کانال میزنم
که در فکرش باشم
جریانی از انسان!
چقدر شبیه شامپانزه‌ها
کانالی از زن ها
و جنگ ها!

۳

‏ برگ های پانچ شده
در زون کن ها
قفسه ای که درد جمع می کرد
سینه من!
از دیدن فیلم خودم
که سگ ها در آن نقش دارند
لذت می برم
در بعد از ظهری که سایه ام
از من جلوتر می رفت
و قلبم موسیقی فیلم بود!

۴

اما تیرها که نصب شد
نور در اعدام بود
در گوگل گول خوردم
و سیانور را زیر دندانم دیدم
دانه های سیب
صدای جویدن جالب بود
صدای مردن!

قاسم بغلانی – آبادان

 

 

علی حاتمی «ع. آیدین» – دبیر سرویس ادبی پرتو جنوب

Print Friendly, PDF & Email
  • ×