غزلی از زنده یاد محمد علی اصلاح پذیر
خراب تر ز من اسیر عشق ناب دیده ای؟
شکسته تر ز من تو در خیال و خواب دیده ای؟
مرا به بند می کشد دو چشم بی ریای تو
صدا شکسته می شود که آفتاب دیده ای؟
تو عشق می نویسی و من از تو می کنم سؤال
سؤال عاشقانه را تو بی جواب دیده ای؟
ز دیده اشک می چکد که بوی عشق می دهد
تو بوی دلکشی مثال این گلاب دیده ای؟
رها چو می کنی شکنج گیسوان خویش را
به گردن اسیر خود چنین طناب دیده ای؟
من از صدای عشق تو فقط عذاب دیده ام
تو در صدای ناله ی من این عذاب دیده ای؟
**
به هر نگاه کرده ای شراره ای گزیده ام
قشنگ تر از این گزیده انتخاب دیده ای؟
بدون چنگ و بربط و دف و ترانه های خویش
تو رقص دختری به جلد یک کتاب دیده ای؟
(سراب) در کشاکش سراب دیدگان او
تو تشنه را به اشتیاق این سراب دیده ای؟
محمدعلی اصلاح پذیر «سراب»
***
_ برای معرفی و نقد کتاب تازه چاپ شده تان! در این ستون، تماس بگیرید.
_آثار ادبی خود را همچنین می توانید در واتس آپ یا ایتا به شماره ۰۹۱۷۸۲۲۵۸۴۸ علی حاتمی «ع.آیدین»، ارسال فرمایید.
_ به همراه اثر، عکسی «حتی الامکان غیر پرسنلی» از خود بفرستید.
علی حاتمی «ع. آیدین» – دبیر سرویس ادبی پرتو جنوب