ادبیات

ادبیات

در عبور از زمستان

1404-03-25

پس از بارش مداوم کلمات کمکت می کنم زمستان از تو عبور کند و نگاهت برگردد به روزهای بر نمی گردد این نامه خط موربی ست که مخاطب در همان وهله ی اول بپرسد این راه به کجا میرود؟ هرگز بی چرا سخن نگفته ام و چشمانم بی اشاره ی سر انگشتی رد پایی خونین را دنبال نمی کند هنوز هم می توان امیدوار بود از برج های بابل تا همین آزادی سفید را یکنفس […]

ادبیات

شعر «نسل‌کشی در غزه» از شاعر صرب، ساشا میلیووُیِف، به فارسی ترجمه شد

1404-03-18

شعر تأثیرگذار «نسل‌کشی در غزه» سروده ساشا میلیووُیِف، شاعر و روزنامه‌نگار برجسته صربستانی، به‌تازگی از زبان صربی به فارسی ترجمه شده است. این شعر، با زبانی شاعرانه و تصاویری تکان‌دهنده، به بازتاب رنج و فاجعه انسانی در نوار غزه می‌پردازد. به گزارش پرتو جنوب، ساشا میلیووُیِف در این شعر با اشاره به ویرانی گسترده، کشته‌شدن غیرنظامیان، و بی‌پناهی کودکان، سکوت جهانیان در برابر این جنایت‌ها را به چالش می‌کشد. او در تصویری شاعرانه، از نوزادی […]

ادبیات

داستانک «آی اس کیو»

1404-03-18

نویسنده: داریوش ندری سلام، با امروز ۶ ماه میشود که حقوق نداده اند، لباس هایمان بوی کاغذ اسکناس را حس نکرده اند. پیراهنم اعتماد به نفسش را از دست داده و دکمه هایش یک به یک باز می شود. از ناراحتی سر آستین هایش چرک شده اند. شلوارم بخاطر حفظ آبرویم خودش را با تمام توان بالا میکشد و وقتی از کوچه ایی رد میشوم که کسی نیست، خودش را بدست سرنوشت داده و مانند […]

ادبیات

چکادها و نام آوران شعر پارسی معاصر «۸»- اسماعیل خویی

1404-03-14

رباعی همبستگی با یک دل غمگین به جهان شادی نیست تا یک ده ویران بود، آبادی نیست تا در همهٔ جهان یکی زندان هست در هیچ‌ کجای عالم آزادی نیست اسماعیل خویی ***     _ برای معرفی و نقد کتاب تازه چاپ شده تان! در این ستون، تماس بگیرید. _آثار ادبی خود را همچنین می توانید در واتس آپ یا ایتا به شماره ۰۹۱۷۸۲۲۵۸۴۸ علی حاتمی «ع.آیدین»، ارسال فرمایید. _ به همراه اثر، عکسی […]

ادبیات

مترسک های جالیز

1404-03-10

در “ده” خبری نیست. گاه گاهی خنده هایی با نقاب کز پشت شیشه های شهر تا مغز استخوان جانسوز باقیست! از بلندای کاخ تا گونه های غم گرفته از تمام بالماسکه های کاریکاتوری برای آرامش تا ناتمامی پر از شکنجه در قهقرای پستی مطلق تا جسارتی که نیست… فقط بازار و جشن غوکان در برکه ها هیچکس جز مترسک های “جالیز” پیدا نیست. از این بوران پی درپی تمام سوزها استخوانی تنور قلب ها، خاموش آن […]

ادبیات

دلم پرواز می خواهد

1404-03-06

دلم پرواز می‌خواهد به دشتی بی‌کران ،پرنور به مانند حواصیلی، عقابی، چرخ ریسک و شاید پوپکی مسرور به رودی که سرودی نرم و آهسته بخواند بر دلی مجروح به گنجشکی که شاد و مست بگوید قصه‌ای از دور دلم پرواز می‌خواهد در اندوه پریشانی که می رقصد بسان بید مجنونی معلق در مسیر باد به چنگ و نغمه‌ای پرشور به چشمان چراغی در خم کوچه نشسته قامتش در انتظار پیچ نامحدود دلم پرواز می‌خواهد پس […]

ادبیات

شبیه معجزه در پیچ و تاب عشق

1404-03-03

گیرم شبیه معجزه در پیچ و تاب عشق دستی دوباره زنده کند التهاب عشق بر من نماز مرده بخوان اینکه عمر نیست وقتی که خوانده فاتحه ما جناب عشق دلتنگ خنده های تو بودن گناه نیست وقتی که در بساط دلم غیر آه نیست دیگر چگونه ساحل آرامشت شوم وقتی که جزر و مد دلم دست ماه نیست وقتی که طعم مرگ چشیدم نیامدی در انتهای درد بریدم نیامدی ای آفتاب روی تو رویای ظلمتم […]

ادبیات

نگاهی به جریان باستانگرائی، شونیسیم و ناسیونالیسم رمانتیک در ادبیات فارسی

1404-03-02

به قلم:  شفیعیان جریان ناسیونالیسم و یا دولت -ملت گرائی یک جریان جدید مربوط به بورژوازی و سرمایه داری جدید است؛ از دوران رشد سرمایه داری و به ویژه از دوران رنسانس به بعد اما جریان ناسیونالیسم و ملی گرائی یا ملت گرائی در ایران از اوائل قاجار آغاز می شود به خصوص بعد از این که کتیبه داریوش هخامنشی در بیستون کرمانشاه «که به سه زبان پارسی هخامنشی و عیلامی و بابلی نوشته شده» […]

ادبیات

سلام ای معنی باران

1404-02-27

سلام ای معنی باران سلام ای حضرت خورشید سلام ای آفتاب شرق سلام ای صبح پر امید سلام ای آنکه مقصود تمام مبتلایانی سلام ای تکیه گاه من میان یاس یا تردید **** منم آن خاک گرمی که دیار مرزدارانم من آری پرورشگاه تبار ناخدایانم جنوبی سر به زیر اما همان همسایه دریا پر از موج غرور حتی اگر آتش به دامانم **** از اینجا تا حضور تو اگر چه راه بسیار است مرا با […]

ادبیات

نامه ای به شمس لنگرودی

1404-02-23

شعرها شعرها سر باز کرده اند! ‌ همان شعرهایی که کارگر بوده‌اند! جهان اکنون عقربی شده است و دست های بشر بر سر چقدر یادآور چلیپا بر جلجتاست ! شاعران هنوز هم با بیتی جنگ ها را سرد میکنند… مرزها را برمی دارند… و گاهی از سرسنگینی ی سکوت کوه می سازند … اما اما گاهی نمی‌توانی با دست هایت چای بنوشی یا با چشمهایت … می دانم شعرها می‌توانستند اردیبهشت بال در بیاورند! سر […]

ادبیات

دو قطعه شعر از کتاب «شعرهایی که برای تو گفتم» از لیلا «شهناز» دهقانی

1404-02-20

«سایه» از پشت دل بازترین پنجره می تراود دشت نیلوفرانه آفتاب باد می گذرد چلچله پرواز را می رقصد گم می شوم می رسم به تو سایه می افکند بت می شوی و دریچه رو به آیینه گشوده می شود * «کدام جاده» مسافر کدام جاده ای نسیم کدام دره با آمدنت پنجره شکفت غبار نیلی شب گرفته شد تنهایی پر زد تا ابر سپید خورشید بارید در خنک پسین باد در آهنگ صدایی که […]

ادبیات

تضمین شعری از سعدی

1404-02-17

چشم تو به قدر چشمه نیکوست صیاد خمار چشم آهوست چون ماه به زیر طاق ابروست *ای سرو بلند قامت دوست وه وه که شمایلت چه نیکوست* عطری که دلت به کوچه می‌داد باران به بنفشه‌ها نمی‌داد ای داد از این نگاه و بیداد *در پای لطافت تو میراد هر سرو سهی که بر لب جوست* هر کس گذرش به سویت افتد از خنده ی غنچه‌ها بپرسد چون باغ گلی که صبح خندد *نازک بدنی […]

×