ادبیات

ادبیات

شعری از لیلا (شهناز) دهقانی از کتاب «شعرهایی که برای تو گفتم»

1404-01-23

از نگاهت آغاز شدم زیستم تو را ریشه هایم پیدا شد گفتم دست هایت را دوست دارم در باغچه کاشتم سبز شد برگ سبز نفس کشید شهوت نسیم را قناری آواز خواند در ذهن پنجره آرام اقاقی در خواب بوسه دادم به نسیم و در آسمان شب رقصیدیم غرق هوس ها با تن گرم مهتاب ***     _ برای معرفی و نقد کتاب تازه چاپ شده تان! در این ستون، تماس بگیرید. _آثار ادبی […]

ادبیات

نامه ای به هرمز علی پور

1404-01-16

دنیا به آخر نرسیده است هنوز می توانیم زخم بخوریم ! و به سلامتی وطن بیدهای مجنون بکاریم و برگ های بر باد درو کنیم ! دنیا که به آخر نرسیده است پدر ! هنوز می توانیم به آتش قسم بخوریم و صورتمان سرخ شود ! هنوز می توانیم زخم بخوریم لب ایوان بنشینیم از سر مستی شعرهای سورئالیستی بنویسیم … عزیز من دنیا که به آخر نرسیده است! محمد صفائی ***     _ […]

ادبیات

“کازرون” غزلی از کاظم دهقانیان فرد

1404-01-14

از افق می رسد قطار قطار عطر نارنج با نسیم بهار روی رخسار دشت، باد سحر می‌کشد گرم و نرم دست چنار روی دامان زرد بابونه می‌نشیند شقایق خونبار در دل کوه‌های مست و بلند می‌شود شهر کازرون بیدار قاب دریاچه ی پریشان صبح می شود بوم مرغ ماهیخوار در گذرگاه دشت برم بلوط می دمد لاله از یمین و یسار تنگ چوگان به عشق می گیرد غار شاپور خویش را به کنار فوج پروانه‌های […]

ادبیات فرهنگی هنری مقالات

نوروز، سرود دل انگیز و ماندگارِ بهار

1403-12-27

دکتر محمود دهقانی ساکنان کره زمین هزاران هزار سال با ابر و باد و مه خورشید برای چندی زیستند و نوبت را به دیگران دادند و رفتند. آن ها  هرگز به کروی بودن زمین باور نداشتند. آنچنان به اوهام تن در داده بودند که اگر چیزی بر علیه گفتار مغ، خاخام، کشیش، مفتی، ملا و راهب گفته می شد طناب دار بر گردن او می بستند و به کوره آتش می افکندند.  باغ زندگی و […]

ادبیات

چکادها و نام آوران شعر پارسی معاصر ۷ـ فریدون مشیری

1403-12-25

بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک، شاخه های شسته، باران خورده، پاک آسمان آبی و ابر سپید، برگ های سبز بید، عطر نرگس، رقص باد، نغمه ی شوق پرستو های شاد، خلوت گرم کبوترهای مست… نرم نرمک می رسد اینک بهار، خوش به حال روزگار ! خوش به حال چشمه ها و دشت ها، خوش به حال دانه ها و سبزه ها، خوش به حال غنچه های نیمه باز، خوش به حال دختر میخک – […]

ادبیات

اعجاز غزل

1403-12-18

تا قلم وصف تو را برد، به آغاز غزل گل احساس دلم رفت، به پرواز غزل دل به ذوق آمد و با رقص قلم ماهِ رخت چون که یک قاب طلا کرد، سرانداز غزل شعر من، سلسله مویت همه را بافت ردیف ناز چشمان تو شد قافیه پرداز غزل نغمه ی دلکش شور لبت آواز بنان نُتِ انگشت تو و پنجه ی شهناز غزل یادِ ایام، بخوان زنده کنیم جانِ جهان باز هم شعر تَر […]

ادبیات

ضیافت الله 

1403-12-11

می رسد در گوشِ جانها این پیام ای مسلمان، آمده ماهِ صیام سفره یِ ماهِ کَرامت، باز شد ماهِ تکریم ِخدا آغاز شد ماهِ توحید و حیات ِ نابِ ناب ماهِ فتحِ قلّه هایِ آفتاب ماهِ اخلاصِ عمل، ماهِ نماز با خدا گشتن، شبِ راز و نیاز ماهِ احسان و سخایِ اّتصال ماهِ استیلایِ دل، سمتِ کمال ماهِ بخشش، ماهِ تقوا داشتن شرقِ دل، باغِ محبت کاشتن ماهِ عشق و مهربانی و شکیب استغاثه، آیتِ […]

ادبیات

نقل سنگ است

1403-12-04

نقل سنگ است دیوارها می توانستند سقف باشند ! نقاشان می توانستند پای باران را وسط بکشند ! شاعران می توانستند زیر روز روشن بزنند ! شب های روسیاه می دانند دست های جغرافیا کوتاه تر از تاریخ است ! آه ای زبان مادری ! ای زخم ! ما لب های زیادی را در قهوه هامان غرق کرده ایم ! نقل سنگ است… اعتراف میکنم ؛ زخم ها کارگر بوده‌اند ! _____ محمد صفائی زمستان […]

ادبیات

چکادها و نام آوران شعر پارسی معاصر «۶»ـ فریدون توللی

1403-11-27

” کارون “ بلم آرام چون قویی سبکبال به نرمی بر سر کارون همی رفت به نخلستان ساحل قرصِ خورشیــد ز دامان افق بیرون همی رفت   شفق بازی کنان در جنبش آب شکوهِ دیگر و راز دگر داشت به دشتی پر شقایق باد سرمست تو پنداری که پاورچین گذر داشت   جوان پارو زنان بر سینه ی موج بلم می راند و جانش در بلم بود صدا سر داده غمگین در رهِ باد گرفتار […]

ادبیات شهرستان مقالات

مسجد رانگون میانمار، در شهر آبادان

1403-11-20

به قلم: دکتر محمود دهقانی آبادان در روزگار جنگ جهانی دوم یکی از شهرهای پیشرفته خاورمیانه بود و پالایشگاه نفت آن آوازه جهانی داشت. با آغاز جنگ در ۹ شهریور ۱۳۱۸ برابر با یکم سپتامبر ۱۹۳۹ و اشغال ایران از سوی متفقین انگلیسی ها بنزین و سوخت رایگان پالایشگاه آبادان را در اختیار داشتند. با خاموشی جنگ از آنجا که آوازه آبادان در همه جا به دلیل نفت پیچیده بود نه تنها شهروندان کشورهای بیگانه […]

ادبیات

ترانه ای از زنده یاد سید حسن اجتهادی

1403-11-13

باغچه سبز «دلم میگه آروم بگیر» جار توی کوچه های شهر باد سبکسر می زنه بهار میاد از راه دور به خونه ها در می زنه درو براش باز می کنم عاشقی آغاز می کنم به گل های توی حیاط نسیم تلنگر می زنه یک شب مهتابی میاد کنار پیچک خونه هزار شکوفه ناگهان ز دشت دل سر می زنه میاد کنارم می شینه رو به روی باغچه سبز بهش میگم دوست دارم یه حرف […]

ادبیات

خیال بهار

1403-11-06

خسته است جغرافیا از آنجا که تاریخ انگار سر آورده است ! هر که از راه بی ابریشم رسید خطی به پیشانی ما مضاعف کرد ! شکسته است این وطن از آنجا که هر که با ما نیست بر علیه ماست ! زده ام از این درخت از آنجا که هر که دست اش می‌رسد می شکند می شکند ! آه از خیال بهار ! محمد صفائی زمستان هزار وچهارصدوسه ***   _ برای معرفی […]

×