» آرشیو » چند شعر سپید
آرشیو - ادبیات
کد خبر:15271 | ۱۴ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۲۳:۱۸

چند شعر سپید

پرتو جنوب

تمام حرف من شکسته ست
تمام من شکسته ست
تو دست شسته ای از زندگی و
از مرام آب
گل ها
چه شیپورها
روی دست ایوان ها
بجا می‌گذارند …

تمام حرف ما باران است
تمام ما

 

۲
هیچ گلی
پای برگش نمی ماند اینجا
انگار که پاییز
ازچشم باد افتاده باشد !

هر گلی به سینه نمی ماند !
من از کفشِ صبح
ریگ ها بیرون کشیده ام !
بماند که برای غروب
دایه بوده ام

درخت دستش برسد،
دلش نمی رود …

 

۳
از سنگ چیزی کم ندارم
که تاری بر سر آن کوه باشم

مراعات شب
مرام ما بوده است
اما
سایه ی …
اما …

چه بگویم
شب تا جایی که نمی
دیده است همیشه با ما بوده است !

 

محمد صفائی _ هفتکل

 

***

_ برای معرفی و نقد کتاب تازه چاپ شده تان! در این ستون، تماس بگیرید.
_آثار ادبی خود را همچنین می توانید در واتس آپ یا ایتا به شماره ۰۹۱۷۸۲۲۵۸۴۸ علی حاتمی «ع.آیدین»، ارسال فرمایید.
_ به همراه اثر، عکسی «حتی الامکان غیر پرسنلی» از خود بفرستید.

علی حاتمی «ع. آیدین» – دبیر سرویس ادبی پرتو جنوب

Print Friendly, PDF & Email
  • ×