داستانک «آی اس کیو»
نویسنده: داریوش ندری
سلام، با امروز ۶ ماه میشود که حقوق نداده اند، لباس هایمان بوی کاغذ اسکناس را حس نکرده اند. پیراهنم اعتماد به نفسش را از دست داده و دکمه هایش یک به یک باز می شود. از ناراحتی سر آستین هایش چرک شده اند.
شلوارم بخاطر حفظ آبرویم خودش را با تمام توان بالا میکشد و وقتی از کوچه ایی رد میشوم که کسی نیست، خودش را بدست سرنوشت داده و مانند چتربازی که چترش در زمان بدی باز می شود به مچ پایم سقوط آزاد دارد.
اما کفش هایم! مدتی است دچار آلزایمر شده و راه را به بیراهه میروند. دیروز درب خانه یکی از طلبکارهایم سر در آوردند. وقتی مرا دید گفت:” باورم نمیشود اومدی بدهی ت را پرداخت کنی؟” نفسم بند آمده بود. نمی دانستم چه بگویم. جواب دادم: “نه واقعیتش اومدم وقت بگیرم”. با غضب نگاهم کرد و درب را بست. خشکم زده بود. نگاهی به کفشهایم کردم و به آنها گفتم:” حالا خوب شد ؟! ، “کفاش شور ببره هر دوتاتون رو”. از خدا می خوام یه میخ تو راه تون قرار بده تا از شقیقه پاره بشید.
ساعتم هم کار نمی کند، عقربه هایشان به هر طرف که عشقشان میکشد در حرکتند. عقربه بزرگ که الان برای خودش مردی شده رفته به طرف شمال . و عقربه کوچک که هنوز ۱۸ سالش نشده همین دور و برا میچرخه و گاهی سر به سر زنگ ساعتم میزاره و میگه باید آهنگ:” من و غم کهنه رفیق روزگاریم… برام بزنی .”
دیروز برای روشن شدن وضعیت حقوقی ام از حافظ جان خواستم دست به کار بشود و خبری بدهد. زیر لب گفتم:” ای حافظ شیرازی، تو کاشف هر رازی، تو را به جان مادرت، تو را به حضرت عباس، بگو آنچه داری زمردی و زور! ببینم من تا دو یا سه روز آینده حقوق میگیرم یا نه. کتاب را باز کردم. استرس داشتم. نگاهم به اولین بیت افتاد: “برو ای گدای مسکین…. “.
راست میگفت باید بروم. نمیدونم این شعر توی دیوان حافظ چکاره میکنه، ولی به هر حال، شاید بهتر است مانند سهراب بروم و چمدانی که پر از پیراهن تنهایی من جا دارد بردارم. شاید در این آشفته بازار یکی صدایم بزند :”داریوش”!! “پس آرزوهایت کو!”؟
————————–
۱-آی اس کیو(ISQ) نام یکی از شرکتهای پیمانکاری در سال ۹۴ در عسلویه بود
***
_ برای معرفی و نقد کتاب تازه چاپ شده تان! در این ستون، تماس بگیرید.
_آثار ادبی خود را همچنین می توانید در واتس آپ یا ایتا به شماره ۰۹۱۷۸۲۲۵۸۴۸ علی حاتمی «ع.آیدین»، ارسال فرمایید.
_ به همراه اثر، عکسی «حتی الامکان غیر پرسنلی» از خود بفرستید.
علی حاتمی «ع. آیدین» – دبیر سرویس ادبی پرتو جنوب